کتاب گویا
فصل ۵. باورهای شما موفقیت تان را در زبان انگلیسی تعیین می کند

In the last chapter, you learned the importance of fuel, or psychology, for English speaking success.

در فصل قبل شما اهمیت سوخت یا قدرت روانشناسی برای موفقیت در مکالمه ی انگلیسی را یاد گرفتید.

You also learned how to anchor (connect) strong positive emotions to English.

همچنین یاد گرفتید که یک ارتباط قوی بین انگلیسی و احساسات مثبت ایجاد کنید.

In addition to peak emotions, there is another important element of psychology that you must master in order to speak English powerfully: belief.

علاوه بر احساسات قوی، یک عنصر مهم دیگر در روانشناسی وجود دارد که شما باید به آن مسلط شوید که به آن اعتقادات می گویند.

Beliefs are our most powerful “brain programs.

اعتقادات قوی ترین برنامه ی داخل مغز ما هستند.

” They guide our decisions, our feelings, and our thoughts.

آنها تصمیماتمان، احساساتمان و افکارمان را یاری می کنند.

They tell us what is possible and what is not.

آنها به ما می گویند که چه چیزی امکان دارد و چه چیزی امکان ندارد.

They open us to success or limit us to failure.

آنها راه موفقیت را برایمان باز یا ما را محدود به شکست می کنند.

We can put beliefs into two general categories: limiting beliefs and empowering beliefs.

ما می توانیم اعتقادات را در دو موضوع کلی قرار دهیم: اعتقادات محدود کننده و اعتقادات قدرت دهنده .

A limiting belief is typically a negative “program” that limits your potential and performance.

اعتقاد محدود کننده یک برنامه ی منفی است که پتانسیل و قدرت اجرای ما را محدود می کند.

In other words, limiting beliefs limit your success.

به بیان دیگر اعتقادات محدود کننده موفقیت شما را محدود می کنند .

The hidden curriculum is the source of most negative beliefs about English.

برنامه انگلیسی مخفی یک منبع از منفی ترین اعتقادات برای انگلیسی است.

Over time, schools consistently program limiting beliefs into the minds of their students.

به مرور زمان، مدارس همواره به ذهن دانش آموزان خود اعتقادات منفی تحمیل می کند.

After years in school, most students share some or all of these limiting beliefs:

بعد از سال ها گذراندن در مدارس، بیشتر دانش آموزان بعضی یا همه ی این اعتقادات منفی را در بر دارند:

English is complicated and difficult.

• انگلیسی پیچیده و سخت است.

It takes many years to speak English well.

• سال ها طول می کشد تا بتوان انگلیسی را خوب صحبت کرد.

English is stressful.

• انگلیسی پر استرس است.

Grammar study is the key to English speaking.

• خواندن گرامر کلید مکالمه انگلیسی است.

I’m not good at English.

• من در انگلیسی خوب نیستم.

There is one right answer.

• فقط یک جواب صحیح وجود دارد.

There is one right way to say it.

یک راه برای گفتن جواب وجود دارد.

Something is wrong with me because I still can’t speak English well.

• مشکل از من است که هنوز نمی توانم انگلیسی را خوب صحبت کنم.

My test scores are low, therefore I can’t speak English well.

• نمرات من پایین است پس نمی توانم انگلیسی خوب حرف بزنم.

The best way to learn English is to sit in a class, take notes, and read a textbook.

• بهترین روش برای یادگیری انگلیسی نشستن در یک کلاس، یاداشت برداری و خواندن کتاب درسی است.

Only a few special people can learn to speak English powerfully.

• فقط افراد خاصی می توانند انگلیسی را قدرتمند صحبت کنند.

English learning is boring and frustrating.

• یادگیری انگلیسی حوصله سر بر و خسته کننده است.

The problem with these negative beliefs is that they lead to negative emotions (about English).

مشکلی که در این افکار منفی وجود دارد این است که آنها احساسات منفی درباره انگلیسی ایجاد می کنند.

The negative beliefs and emotions then lead to bad decisions, and the bad decisions lead to disappointing results.

افکار و احساسات منفی موجب تصمیمات بد می شوند و تصمیمات بد موجب نتیجه نا امید کننده.

For example, someone who believes that English is stressful, complicated, and difficult is unlikely to be motivated to work hard every day.

بطور مثال، کسی که باور دارد انگلیسی پر استرس، پیچیده،و سخت است، نمی تواند انگیزهای برای تمرین روزانهی زبان انگلیسی داشته باشد.

Rather, they will constantly be struggling to force themselves to learn English.

بلکه دائما این مشکل را دارد که خودش را وادار به یادگیری زبان انگلیسی کند .

Someone who feels only a few special people can master English will likely become frustrated very quickly.

کسی که احساس می کند فقط افراد خاصی می توانند به انگلیسی مسلط شوند سریع نا امید می شود.

They will assume that something is wrong with them, that they are “not good at English.

آنها فرض می کنند که مشکل از خودشان است و در انگلیسی خوب نیستند.

” Again, their progress will be slow.

و در نتیجه پیشرفتشان آهسته خواهد بود.

Finally, those who believe that classes, textbooks and grammar study are the key may spend years using these ineffective methods, driving their old slow car on the road to fluency and never achieving success.

در آخر کسانی که این باور را دارند کلاس ها، کتاب های درسی و یادگیری گرامر کلید اصلی است، ممکن است سال ها به استفاده از اینروش نا موثر بپردازند و خودروی کند خود را در جاده تسلط برانند و هیچوقت به موفقیت دست پیدا نکنند.

This is why beliefs are so important.

به همین دلیل است که اعتقادات اینقدر با اهمیت هستند.

They are the central programs in our brain that create feelings, decisions and actions.

اینها برنامه ی مرکزی مغز ما هستند که احساسات، تصمیم ها و اعمال ما را می سازند.

Beliefs are what make the difference between ultimate success or a lifetime of frustration with English.

اعتقادات شرح دهنده ی تفاوت میان هدف نهایی و یا خستگی ابدی با انگلیسی است.

Beliefs tell you what an experience means.

اعتقادات به شما می گوید که یک تجربه چه مفهومی دارد.

Whenever you have an English language experience, your brain must decide the meaning of what happened.

هر زمانی که شما یک تجربه با زبان انگلیسی دارید، مغز شما باید تصمیم گیرنده باشد که چه اتفاقی رخ داده است.

In other words, your brain generalizes the experience.

به بیان دیگر مغز شما تجربه را کلیت می بخشد.

Your brain decides what the event means to your life as a whole.

مغز شما تصمیم می گیرد که یک واقعه چه مفهومی برای زندگی شما بصورت کلی دارد.

And with each negative experience, the belief can grow stronger and stronger.

و هر تجربهی منفی، این اعتقاد را قوی و قوی تر می کند.

Eventually you become completely certain about the belief.

سرانجام شما کاملا به آن اعتقاد ایمان می آورید.

For example, maybe you were repeatedly corrected by an English teacher.

بطور مثال، شاید شما مدام توسط معلم خود تصحیح شده اید.

After each of these embarrassing experiences, your brain had to decide the meaning of what happened.

بعد از چندین تجربه شرم آور، مغز شما باید تصمیم گیرنده این مفهوم باشد که چه اتفاقی افتاده است.

Based on these events, maybe you decided that you were bad at English.

بنا بر این اتفاقات، احتمالا شما به این نتیجه رسیده اید که در انگلیسی بد هستید.

Maybe you decided that English was painful and stressful.

شاید شما به این نتیجه رسیده اید که انگلیسی دردآورد و پر استرس است.

Each negative experience made the belief stronger.

هر تجربهی منفی، این اعتقاد را قوی تر می کند.

The problem is that these beliefs then affected all of your English experiences that followed.

مشکل اینجاست که این اعتقادات بعدها روی تجربیات انگلیسی شما نیز تاثیر گذار خواهند بود.

So whenever you had another encounter with English, it was always with these negative limiting beliefs.

چون هر گاه که شما با انگلیسی رو به رو می شوید همواره همراه با این اعتقادات منفی بوده است.

Because of this, you automatically viewed every new experience with English more negatively.

به همین دلیل شما خود به خود تجربیات جدید انگلیسی را منفی وار خواهید دید.

If your beliefs are strongly negative and you don’t change them, you can completely destroy your ability to succeed as an English speaker.

اگر اعتقادات شما به شدت منفی است و آن را تغییر ندهید شما کاملا توانایی خود را برای موفقیت به عنوان یک مکالمه کننده انگلیسی نابود خواهید کرد.

Many English learners completely lose hope and simply quit, never to succeed.

خیلی از انگلیسی آموزان کاملا امید خود را از دست می دهند و خیلی ساده کم می آورند و بیخیال موفقیت می شوند.

You must, therefore, replace your limiting beliefs with strong empowering ones.

شما باید اعتقادات منفی خود را با اعتقادات قدرت دهنده تعویض کنید .

“Empowering” means “giving power.

قدرت دهنده یعنی چیزی که قدرت میبخشد.

” So an empowering belief is one that gives you power!

اعتقادات قدرت دهنده آن دسته از اعتقاداتی هستند که به شما قدرت می بخشند.

What kind of empowering beliefs do you need for English speaking success?

یه چه نوع از اعتقادات قدرت دهنده برای مکالمه ی انگلیسی موفق نیاز دارید ؟

Here is a sample list:

اینجا یک لیست ساده را می بینید:

English is easy, fun and exciting.

• زبان انگلیسی آسان، شاد، و هیجان انگیز است.

I can speak English fluently in about six months.

• من میتوانم انگلیسی را روان در شش ماه صحبت کنم.

Mistakes are normal and necessary.

• اشتباهات عادی و لازم هستند.

Even native speakers make mistakes.

حتی بومی زبانان نیز اشتباه می کنند.

Communication, not a test score, is the purpose of English speaking.

• هدف از یادگیری زبان انگلیسی ارتباط موثر با دیگران است نه امتحان دادن.

Grammar study kills English speaking.

• خواندن گرامر، مکالمه ی انگلیسی را نابود می کند.

Anyone can learn to speak English powerfully.

• همه می توانند یاد بگیرند که انگلیسی را قدرتمند صحبت کنند.

There’s nothing wrong with me, I’ve just been using a bad method and I can change that.

• من مشکلی ندارم، من از روشی نامناسب استفاده می کردم و می توانم آن را تغییر دهم.

I’m sure you can see how much stronger these beliefs are.

اطمینان دارم که شما متوجه اید که چقدر این عقاید قوی هستند.

You can see that these beliefs are more likely to create success than the limiting ones.

شما میتوانید بفهمید که این عقاید به احتمال زیاد موفقیت برای شما ایجاد میکنند نسبت به عقاید محدود کننده.

You can probably imagine the greater feelings of confidence and excitement that these beliefs create.

احتمالا می توانید تصور کنید که این اعتقادات چه احساس عمیقی از اعتماد به نفس و هیجان می سازند.

But how do you create these beliefs?

ولی سوال اینجاست که شما چگونه این اعتقادات را بسازید؟

Clearly the empowering beliefs are more desirable, but how do you truly re-program your mind?

مشخصاً اعتقادات قدرت دهنده قابل تصور تر هستند ولی چگونه باید ذهن خود را دوباره نویسی کنید ؟

One powerful method for changing beliefs is called modeling.

یک روش قدرتمند برای تغییر اعتقادات، مدلینگ خطاب می شود.

Modeling simply means to find a successful person and study them carefully.

مدلینگ بدین صورت است که یک نفر موفق را پیدا کنید و به دقت آنها را مورد مطالعه قرار دهید.

If you want to speak English powerfully, for example, you find another person who has learned to do it.

بطور مثال اگر می خواهید که انگلیسی را قدرتمند مکالمه کنید، شما کسی را پیدا می کنید که انگلیسی یاد گرفته است .

You learn about them.

شما درباره آنها تحقیق می کنید.

You learn what they did and how they did it.

یاد می گیرید که آنها چه کرده اند و چگونه آن کار را انجام داده اند .

If possible, you talk to them and learn about their psychology and their methods.

اگر امکان پذیر است با آنها صحبت کنید و قدرت روانشناسی و روش های آنان را یاد بگیرید.

Finally, of course, you do your best to do exactly what they did.

در آخر شما نهایت تلاش خود را می کنید که دقیقاً مثل آنها، کارها را پیش ببرید.

The more you model successful people, the more your beliefs will change automatically.

هر چه بیشتر شما افراد موفق را الگو قرار دهید، اعتقادات شما خود به خود تغییر خواهند کرد.

By focusing on success instead of failure, you gradually re-program your brain.

با تمرکز بر موفقیت به جای شکست، شما رفته رفته مغز خود را از نو می نویسید.

This is why I created the Effortless English Club™.

این همان دلیلی است که من باشگاه Effortless English را بنا کردم.

In our community, the most successful members guide and advise newer members.

در جامعه ما موفق ترین اعضاء ،اعضاء تازه وارد را راهنمایی می کنند.

While I hope this book will help to change your beliefs, there is nothing more powerful than hearing from another person, just like you, who achieved success.

با اینکه من امیدوارم این کتاب به شما در تغییر دادن اعتقاداتتان کمک کند ولی هیچ چیز موثر تر از گوش دادن به شخصی )همانند شما( که موفق بوده نیست.

Your job now is to find successful English speakers and model them.

کار شما الان این است که اشخاص موفقی را پیدا کنید که انگلیسی صحبت می کنند و از آنها الگو بردارید.

You might find them in your town.

ممکن است آنان را در شهر خود پیدا کنید .

You will certainly find them online.

مطمئناً می توانید آنان را آنلاین بیابید.

When you do find them, ask them about their beliefs and methods.

وقتی که پیدایشان کردید از آنها درباره اعتقاداتشان و روش هایشان بپرسید.

Study their psychology and their success.

روانشناسی و موفقیتشان را مورد مطالعه قرار دهید.

This is exactly what I did when I developed the Effortless English system.

این دقیقاً چیزی است که من زمان توسعه دادن سیستم Effortless English انجام داده ام.

I studied the most successful English learners.

من موفق ترین انگلیسی آموزان را مورد مطالعه قرار دادم.

I interviewed them.

با آنان مصاحبه کردم.

I studied their emotions, their beliefs, their goals, and their learning methods.

احساسات، اعتقادات، اهداف و روش هایشان را مورد بررسی قرار دادم.

That is how I created a system based on success, not failure.

اینگونه بود که من سیستمی بنا بر موفقیت ساختم نه شکست.

Remember, beliefs are created by the meaning we attach to experiences.

به یاد آورید، اعتقادات توسط مفهومی که بر تجربیات نهاده شده، ساخته می شوند.

The more you focus on and think about negative experiences, the stronger the limiting beliefs become.

هر چه بیشتر به تجربیات منفی فکر کنید و متمرکز شوید اعتقادات محدود کننده ی شما قوی تر خواهند شد.

You can make empowering beliefs stronger in the same way.

اما شما می توانید به همین صورت اعتقادات قدرت دهنده بسازید.

In other words, you can use “selective memory” to create and strengthen your positive beliefs.

به بیان دیگر شما می توانید از “خاطرات انتخابی” برای قوی تر کردن اعتقادات مثبت خود استفاده کنید.

How do you do this?

چگونه؟

Simply by reviewing all of your past experiences with English.

خیلی ساده، با مرور کردن تمامی تجربیاتتان در انگلیسی در گذشته .

As you remember all of your past experiences, search your memory for any that were positive.

همانطور که مشغول یادآوری تجربیات گذشته هستید به دنبال تجربیاتی بگردید که مثبت بوده اند.

Maybe you remember a fun activity.

شاید شما یک فعالیت جالب را به یاد بیاورید.

Maybe you enjoyed reading a short story in English.

شاید شما از یک داستان کوتاه به زبان انگلیسی لذت برده اید .

When you remember these positive experiences, write them down.

وقتی که این تجربیات مثبت را به یاد آوردید آنها را یاداشت کنید.

Create a list of all the positive experiences you have ever had with English.

یک لیست از تجربیات مثبت که با انگلیسی تا به حال داشته اید، تهیه کنید .

Most people can identify at least a few such experiences.

بیشتر مردم حداقل میتوانند تعدادی از این تجربیات را شناسایی کنند.

The next step is to focus your attention on these memories every day.

قدم بعدی این است که توجه خود را هر روز بر این خاطرات بگذارید.

Each day, review your list of positive English memories.

هر روز این خاطرات مثبت انگلیسی را مرور کنید.

Remember each experience.

هر تجربه را به یاد بیاورید.

See each one in your mind and feel those positive feelings again.

هر کدام را در ذهن خود ببینید و احساسات مثبت داخلشان حس کنید.

Then write down a new empowering belief about English.

سپس یک اعتقاد قدرت دهنده جدید درباره انگلیسی بنویسید.

You might write “English is easy and fun.

شاید بنویسید که انگلیسی جذاب و آسان است.

” You might write “I enjoy learning English and I’m good at it.

شاید بنویسید من از یادگیری انگلیسی لذت می برم و در آن خوب هستم.

” Write this belief at the top of your list and also review it each day.

این اعتقاد را بالای لیستتان قرار دهید و هر روز آن را مرور کنید.

And of course, every time you have a new positive experience with English, add it to your list.

و البته هرگاه که یک تجربه جدید مثبت از انگلیسی داشتید آن را به لیست خود اضافه کنید.

Your list will grow longer and longer.

لیست شما بزرگ تر و بزرگ تر خواهد شد.

And as it grows, your empowering beliefs will get stronger and stronger.

و همانطور که بزرگ می شود اعتقادات قدرت دهنده شما نیز قوی تر و قوی تر می شوند.

We all know the computer programming term “garbage in, garbage out.

همه ی ما با اصطلاح برنامه نویسی کامپیوتر “گند بزنید خرابکاری جمع می کنید” آشنا هستیم.

” Beliefs are our brain programs.

اعتقادات برنامه های درون مغز ما هستند .

Garbage (negative limiting) beliefs create negative emotions, bad decisions, and low motivation.

اعتقادات گند ) منفی و محدود کننده( سازنده احساسات منفی، تصمیمات بد و انگیزه پایین هستند.

These, in turn, create “garbage out” – terrible results.

اینها در مقابل خرابکاری ) نتیجه بد( بیرون می دهند.

Those bad results then create new and stronger negative beliefs, and the whole cycle starts again, even worse.

سپس این نتایج بد اعتقادات منفی قوی تر و جدید می سازند و کل این چرخه دوباره از نوع شروع می شود یا حتی بد تر .

This is called a “downward spiral.

این وضعیت شیب منفی خطاب می شود.

Positive beliefs, on the other hand, create an upward spiral.

اعتقادات مثبت، در مقابل شیب مثبت می سازند.

Empowering beliefs create more positive emotions, better decisions, and better motivation.

اعتقادات قدرت دهنده احساسات مثبت، تصمیمات بهتر و انگیزه بهتر می سازند.

These, in turn, create better results.

اینها در مقابل نتایج بهتری در بر دارند.

Better results then create even stronger empowering beliefs.

نتایج بهتر اعتقادات قدرت دهنده بهتری می سازد.

The whole cycle repeats again and again, getting stronger each time.

کله این چرخه دوباره و دوباره تکرار ، و هر بار قوی تر می شود.

This upward spiral is the key to rapid success with English.

این شیب مثبت کلید موفقیت سریع در انگلیسی است.