کتاب گویا
فصل ۱۵. سومین قاعده – با گوشهای خود یاد بگیرید نه با چشم
My third rule for learning to speak English is simple, yet powerful.
قانون سوم من برای یادگیری مکالمه انگلیسی بسیار ساده ولی در عین حال کارامد است.
In fact, I usually say this is the most important rule because this is how we all learn language as children.
در حقیقت، من این قانون را مهم ترین قانون می دانم چرا که این روشی است که ما در کودکی با استفاده از آن زبان یاد گرفته ایم.
It’s such an easy thing to do that you have to wonder why most English classes don’t emphasize it more.
آنقدر این راه آسان است که شما به این فکر خواهید کرد که چرا کلاس های انگلیسی بر روی آن تاکید بیشتری نداشته اند.
Here it is: Learn with your ears, not with your eyes.
این قانون سوم است: با گوش های خود یاد بگیرید نه با چشمانتان.
That’s right.
درست است.
If you want to speak excellent English, you have to listen.
اگر می خواهید که انگلیسی را مسلط صحبت کنید، شما باید گوش بدهید.
Listening, listening and more listening is the key to speaking excellent English.
گوش دادن، گوش دادن و گوش دادن زیاد کلید تسلط به مکالمهی انگلیسی است.
If you listen a lot, you are going to learn vocabulary.
اگر زیاد گوش بدهید، لغات جدید یاد خواهید گرفت.
You will learn grammar.
گرامر را یاد خواهید گرفت.
You will get faster at speaking and you will understand what people are saying to you.
شما تر مکالمه خواهید کرد و سریع تر متوجه حرف دیگران خواهید شد.
You will do all of this in a more natural and enjoyable manner.
شما همه مراحل گفته شده را به روشی طبیعی و لذت بخش انجام خواهید داد.
You will imitate the process that babies and small children use to learn a language.
روندی را پیش خواهید گرفت که کودکان کوچک، برای یادگیری زبان از آن استفاده می کنند.
Academic research on language learning has consistently found listening to be the biggest factor in overall language ability – particularly in the early stages.
نتیجهی تحقیقات آکادمیک انجام شده روی یادگیری زبان این است که گوش دادن مهم ترین فاکتور در توانایی کلی زبان است، به خصوص در مراحل ابتدایی .
In fact, this is true even if you don’t understand most of what you’re hearing.
در حقیقت، این موضوع حتی اگر بیشتر مکالمات را متوجه نشوید هم صادق است .
That’s because our ability to learn new words is directly related to how often we have heard combinations of the sounds that make up those words.
چون توانایی ما در یادگیری لغات جدید به صورت مستقیم به تلفیق صداهایی مربوط است که آن کلمات را می سازند.
says Dr. Paul Sulzberger, a researcher at Victoria University in New Zealand who conducted a 2009 study on the subject.
گفته شده از دکتر پاول سولزبرگر محقق دانشگاه ویکتوریا در نیوزلند که ۵۵۵۰ تحقیق بر روی این موضوع انجام داده اند.
“’Neural tissue required to learn and understand a new language will develop automatically from simple exposure to the language,” Dr. Sulzberger said.
ایشان می گویند “بافت های عصبی مربوط به یادگیری و درک یک زبان جدید به صورت خودکار با در معرض قرار گرفتن با آن زبان توسعه پیدا می کنند.
“This is how babies learn their first language.
” این همان روشی است که کودکان زبان اول خود را یاد گرفته اند.
Remember the process used by babies and children?
روندی که کودکان برای یادگیری زبان به کار می گیرند را به یاد می آوردید؟
Babies learn through listening.
کودکان با گوش دادن یاد میگیرند.
They don’t study grammar rules.
آنها قواعد گرامر را مطالعه نمیکنند.
They don’t use textbooks.
آنها از کتاب های درسی استفاده نمی کنند.
They don’t take tests.
آنها امتحان نمی دهند.
Yet small children master spoken English, including grammar.
با این حال، آنها به مکالمه انگلیسی که شامل گرامر است تسلط کامل دارند.
In fact, experts say, 80 percent of your time studying English should be spent listening.
در حقیقت کارشناسان می گویند ،۸۰ درصد زمان یادگیری شما باید در گوش دادن سپری شود.
even after you’re no longer a beginner.
حتی اگر دیگر شما در سطح مبتدی نباشید.
Unfortunately, most traditional language classes don’t emphasize listening.
متاسفانه بیشتر کلاس های سنتی زبان متکی بر گوش دادن نیستند.
So if you studied English in school, you probably learned mostly with your eyes.
پس شما اگر در مدارس انگلیسی مطالعه کردید، احتمالا بیشتر با چشم هایتان زبان یاد گرفته اید.
I have observed many English classes in many different countries, and they’re all the same.
من کلاس های انگلیسی زیادی را در کشور های مختلف دیده ام، و همه آنان یک شکل بوده اند.
Most English teachers – whether in middle school, high school, university or private school – focus on textbooks in the classroom.
بیشتر مدرسان انگلیسی چه در مدارس راهنمایی، دبیرستان ها، دانشگاه ها یا کلاس های خصوصی، در کلاسها متمرکز بر کتاب های درسی هستند .
There may be short “communication exercises,” but the entire class is defined and driven by a textbook.
شاید کمی تمرین های ارتباطی وجود داشته باشد ولی تمام کلاس بر پایه یک کتاب درسی است.
Now, if your goal is to get a degree in English from a university, this is a great way to study.
پس اگر هدف شما گرفتن مدرک انگلیسی از دانشگاه است، احتمالا این روش، روشی مناسب برای شماست.
But if you want to speak real English, these kinds of traditional methods won’t get you there.
ولی اگر می خواهید انگلیسی واقعی صحبت کنید، این روش های سنتی شما را به مقصدتان نمی رساند.
Why?
چرا؟
Because even if you study for many years, you’ve basically learned English analytically.
چون حتی اگر سال ها انگلیسی مطالعه کنید غالباً انگلیسی را تحلیلی یاد گرفته اید.
You learned to think about English, talk about English and translate English.
یاد گرفته اید تا درباره انگلیسی فکر کنید، درباره آن صحبت کنید و آن را ترجمه کنید .
You also may know a lot about grammar rules.
همچنین ممکن است خیلی دربارهی گرامر بدانید.
In fact, you know more about grammar rules than most Americans, most Canadians, most British people because native speakers don’t study that stuff very much.
در واقع از اکثر آمریکایی ها، کانادایی ها، بریتانیایی ها بیشتر گرامر را بلد هستید چون بومی زبان ها آنها را مطالعه نمی کنند.
English conversation is different.
مکالمه انگلیسی متفاوت است.
Native speakers learned to speak English with their ears.
بومی زبان ها مکالمه انگلیسی را با گوششان یاد گرفته اند.
by listening, listening, listening.
با گوش دادن و گوش دادن و گوش دادن.
and that’s what you must do if you want to speak English quickly, automatically and naturally just like a native speaker.
این همان کاری است که اگر می خواهید انگلیسی را سریع، خودکار و طبیعی درست به مانند یک بومی زبان صحبت کنید باید آن را انجام دهید.
The most important factor for learning English is what Dr. Stephen Krashen calls “comprehensible input.
مهم ترین فاکتور برای یادگیری انگلیسی چیزی است که آقای دکتر استفن کرشن به عنوان ورودی قابل درک آن را معرفی می کند.
” In other words, understandable input.
به بیان دیگر ورودی قابل فهم.
Input refers to what is coming into your brain.
ورودی به چیزی گفته می شود که وارد مغز شما می شود.
You get English input in two ways: through listening and through reading.
شما ورودی های انگلیسی را به دو صورت وارد ذهنتان می کنید: با شنیدن و خواندن.
Certain kinds of reading are very useful and beneficial.
بعضی خواندن ها بسیار مفید و سود آور هستند .
However, the most powerful kind of input for learning to speak is listening.
ولی مهم ترین ورودی برای یادگیری مکالمه، شنیدن است.
Comprehensible (understandable) input methods have been shown to be more effective than traditional methods (grammar study, drills, exercises, speaking practice).
روش ورودی های قابل درک، ثابت کرده که موثر تر از روش سنتی )خواندن گرامر، قواعد، تمرین های مکالمه( است.
The research shows that speech happens as a result of listening.
تحقیقات نشان داده است که مکالمه از نتیجه شنیدن زیاد رخ می دهد.
Think of babies and children again.
دوباره به کودکان فکر کنید.
Listening is always the first step.
شنیدن اولین گام است.
No child starts talking before they understand through listening.
هیچ کودکی شروع به صحبت کردن قبل از فهمیدن آنچه که می شنود نمی کند.
They always listen for a long time, until they understand a lot of the language.
آنها همیشه به مدت زیادی گوش می دهند، تا جایی که بیشتر زبان را بفهمند.
Then, and only then, do they begin to speak.
پس از آن شروع به صحبت کردن می کنند.
This listening “silent period” is vitally important to the process of natural language learning.
این شنیدن ،”دوره سکوت” بسیار برای یادگیری طبیعی زبان حیاتی و مهم است.
Another property of natural language learning is that speech emerges naturally from listening.
یکی دیگر از ویژگی های طبیعی یاد گرفتن زبان این است که مکالمه به صورت طبیعی از شنیدن می آید.
Speech is not a skill that is consciously practiced or taught.
مکالمه توانایی ای نیست که آگاهانه تمرین یا تدریس شود.
Rather, after enough understandable listening, a child will just suddenly begin to speak.
با گوش دادن به چیز های درک شونده، یک کودک ناگهان شروع به صحبت کردن می کند.
Its seems to happen by magic.
انگار که جادویی وجود دارد .
The speaking ability grows out of the listening ability.
توانایی مکالمه با توانایی گوش دادن رشد می کند.
Researcher James Crawford has found that speaking English is the result of listening and that English fluency frequently occurs from listening alone.
محققی به نام جیمز کرافورد متوجه این شد که مکالمه انگلیسی نتیجه گوش دادن است و تسلط انگلیسی تنها با گوش دادن مکرر به دست می آید.
He states that English learning is an unconscious process, and while it’s happening we are often not aware that it is happening.
او شرح داد که یادگیری انگلیسی یک فرآیند ناخود آگاه است، و زمانی رخ می دهد که ما معمولا از رخ دادن آن با خبر نیستیم.
You can think of this like a seed in the ground.
شما می توانید این را به مانند بذری در زمین تصور کنید.
The seed, the potential for speaking, is always there.
آن بذر را پتانسیل صحبت کردن بدانید، همیشه آنجاست.
However, the seed needs water in order to grow and emerge from the ground.
ولی نیاز به آب دارد تا رشد کند و از زمین بیرون بزند.
Likewise, our brains need a lot of understandable listening for effortless speech to emerge.
دقیقاً ذهن ما نیز نیاز به گوش دادن مطالب قابل درک، دارد تا مکالمه بدون تلاش از آن بیرون بزند.
As you might imagine, because children spend so much time listening before they speak, their listening ability is always higher than their speaking ability.
ممکن است متوجه این شده باشید، که کودکان به دلیل صرف زمان زیاد برای گوش دادن قبل از صحبت کردن، توانایی شنیداری بهتری به نسبت مکالمه شان دارند .
In other words, children always understand more English than they can actually use in speech.
به بیان دیگر کودکان بیشتر انگلیسی را در زمان مکالمه متوجه می شوند، تا اینکه از آن استفاده کنند.
As you use the Effortless English system you will experience the same thing.
اگر شما از سیستم Effortless English استفاده کنید تجربه ای مشابه خواهید داشت.
Your listening ability will naturally grow faster than your speaking ability.
توانایی شنیداری شما طبیعتاً خیلی سریع تر از توانایی مکالمه ای شما رشد خواهد کرد.
Some learners worry about this.
بعضی از دانش آموزان در واقع نگران این موضوع هستند.
but it is the natural and correct process.
در صورتی که این موضوع طبیعی و درست است.
Another way to think of this is that listening leads speaking and pulls it along.
راهی دیگر برای تفکر بر این موضوع این است که شنیدن منجر به مکالمه می شود.
Listening is like a balloon with a string tied to speaking.
شنیدن همانند بادکنکی است که با نخی به مکالمه بسته شده است.
As the listening level rises, it pulls the speaking ability up with it.
وقتی سطح شنیداری شما بالا برود، توانایی مکالمه شما را با خود به بالا خواهد برد .
They go up together, but the listening ability will always be higher.
آنها با هم بالا می روند ولی توانایی شنیداری شما همیشه بالاتر از مکالمه شما خواهد بود.
“BUT I CAN UNDERSTAND WRITTEN ENGLISH PERFECTLY.
“ولی من انگلیسی نوشته شده را خیلی خوب متوجه می شوم”
I hear this a lot from students.
این نقل قول را از خیلی از دانش آموزان می شنوم.
who don’t understand why they have great comprehension of written English, but can’t speak it well.
آنهایی که نمی دانند چرا انگلیسی نوشتاری را اینقدر خوب می فهمند ولی نمی توانند خوب مکالمه کنند.
One reason is because English conversation is quite different from English reading.
یکی از دلایل اصلی آن این است که خواندن انگلیسی با گفت گوی آن متفاوت است.
Conversation uses a different type of English, including different vocabulary.
در گفت و گو از نوعی انگلیسی متفاوت که شامل واژگان متفاوت است استفاده می شود.
English conversational vocabulary is much more casual.
واژگانی که در گفت گوهای انگلیسی استفاده میشوند عمومی تر هستند.
In English, this means we use more words of Saxon or Old English origin during conversation.
در انگلیسی ما از کلمات ساکسونی یا قدیمی در مکالمه استفاده می کنیم، همچنین ما از افعال عبارتی استفاده می کنیم.
We also use more phrasal verbs (two\- or three-word phrases with either a verb and an adverb or a verb and a proposition, such as get away, calm down or cheer someone up).
عبارات دو یا سه کلمه ای که با یک فعل یا یک قید یا یک فعل و یک گزاره می آیند )cheer someone up یا calm down ، get away مثلا .
The difference between conversation and more formal English is one reason that even “advanced” students have difficulty with everyday conversations.
تفاوت میان انگلیسی عامیانه و رسمی دلیلی است که حتی دانش آموزان سطح پیشرفته هم با مکالمات روزمره مشکل دارند.
The problem is that students learn more formal English in school.
مشکل اینجاست که دانش آموزان انگلیسی رسمی را بیشتر در مدارس یاد گرفته اند.
Formal English tends to use more words of French and Latin origin.
انگلیسی رسمی بیشتر از کلماتی با اصل و نسب فرانسوی و لاتین استفاده می کند.
This kind of English is, in fact, much easier for students who speak Romance languages such as Spanish, Italian, Portuguese, or French.
در واقع این گونه از انگلیسی برای دانش آموزانی مناسب است که به زبان های رمانتیک همانند اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی یا فرانسوی حرف می زنند.
These students often do quite well when reading English, but have a lot of trouble understanding normal speech.
این دانش آموزان معمولا با انگلیسی خواندنی مشکلی ندارند ولی با مکالمات بسیار ساده مشکلات فراوانی دارند.
So, if you want to communicate with native speakers, it’s very important to learn from English conversation and audios – not just textbooks and reading.
پس اگر قصد دارید که با بومی زبانان ارتباط داشته باشید این نکته خیلی مهم است که انگلیسی را از گفت گو های انگلیسی و فایل های صوتی یاد بگیرید نه کتاب های درسی و خواندنی.
Learn English Conversation
گفت و گو انگلیسی را یاد بگیرید
This is why listening is so important.
این دلیلی است که گوش دادن بسیار اهمیت دارد.
Listening provides the foundation for speaking.
گوش دادن پایه و اساس مکالمه را فراهم میکند.
As your listening ability improves, it will pull your speaking ability up, too.
هر چه توانایی شنیداری شما بالاتر برود ،توانایی مکالمه شما را نیز بالا تر خواهد برد.
Too many learners are focused solely on speaking and they neglect listening.
خیلی از دانش آموزان فقط متمرکز بر مکالمه کردن می شوند و نسبت به شنیدن بی توجه اند.
However, what use is speaking if you can’t understand the other person?
پس سوال اینجاست، چه فایده ای دارد که شما بتوانید صحبت کنید ولی حرف طرف مقابل را متوجه نشوید؟
Another reason listening is important is because the dynamics of spoken English are completely different from those of the written language.
دلیل دیگری که شنیدن را با اهمیت می کند این است که ساختار انگلیسی مکالمه ای، کاملاً با چیزی که نوشته می شود متفاوت است.
For starters, the grammar is different since we rarely speak in complete sentences.
برای تازه وارد ها گرامر گفتاری بسیار متفاوت است، چرا که ما بومی زبانان خیلی کم از جملات کامل استفاده می کنند.
The vocabulary is also different with a lot more idioms and slang being used in speech.
واژگان بسیار متفاوت است چرا که ما از اصطلاحات عامیانه استفاده می کنیم.
(See box.
جعبه را ببینید.
And most importantly, the speed is different.
و از همه مهم تر سرعت متفاوت است.
Speech is fast.
صحبت کردن سریع است.
Super fast.
خیلی خیلی سریع است.
So fast that you have no time to think about translations, or grammar rules, or textbook lessons or pronunciation.
آنقدر سریع است که شما زمانی برای فکر کردن به ترجمه یا قواعد گرامری یا درس های کتاب های درسی یا تلفظ ندارید.
There is no time.
زمانی وجود ندارد.
Your conscious brain simply cannot analyze, translate, and organize real speech.
قسمت آگاه مغز شما قادر به تجزیه تحلیل، ترجمه یا ساختن یک مکالمه واقعی نیست.
This is the reason your speech is so slow.
این دلیلی است که مکالمه شما بسیار آرام است.
This is the reason you can’t understand two native speakers talking to each other.
این دلیلی است که شما مکالمات میان دو بومی زبان را متوجه نمی شوید.
In fact, in order to perform at real speaking speeds, you must turn off your conscious brain and let your subconscious do its job.
در واقع، برای سرعت کافی داشتن در مکالمه انگلیسی واقعی باید ذهن آگاهانه خود را خاموش کنید و اجازه دهید که ضمیر ناخودآگاه شما کار را به دست بگیرد.
To do that, you must use methods which awaken your subconscious.
برای انجام این کار شما نیاز دارید از روش هایی استفاده کنید که آن قسمت از مغز شما را بیدار کند.
You must learn holistically, intuitively, and naturally.
شما باید کلی نگر، حسی و طبیعی یاد بگیرید.
Primarily, this means listening to lots of understandable English speech… and doing it repeatedly.
اولاً این به این معنی است که نیاز دارید مکالمات قابل فهم انگلیسی را گوش دهید و این کار را با تکرار زیاد انجام دهید.
As you listen, you quiet your conscious mind and just allow your brain to understand the whole meaning of the words.
هر چه گوش می دهید، شما ذهن آگاه خود را آرام می کنید و به مغز خود اجازه می دهید که معنی کلی کلمات را متوجه شود.
You don’t try to pick out individual words.
شما سعی نمی کنید که کلمات تکی را بردارید.
You don’t worry about the few words you don’t understand.
نگران آن چند کلمه ای که متوجه نشدید نیستید.
You relax and you let the meaning wash over you.
شما بسیار آسوده خاطرید و اجازه می دهید مفهوم وارد ذهنتان شود.
Your mind is open and quiet.
ذهن شما بسیار آرام و باز است.
And then, when you speak, you just let the words come out.
و بعداً که صحبت می کنید، اجازه می دهید که کلمات یکی یکی از دهانتان بیرون بیایند.
You don’t struggle.
برای این کار تقلا نمی کنید .
You don’t analyze.
تجزیه تحلیل نمی کنید .
You don’t think about rules.
به قواعد فکر نمی کنید .
You don’t worry about mistakes.
نگران اشتباهات نیستید.
You don’t think about translations.
به ترجمه فکر نمی کنید.
You just let the words pour out of your mouth effortlessly.
شما به کلمات اجازه می دهید که از دهانتان سرازیر شوند بدون اینکه تلاشی برای آن انجام دهید.
This is what my students have learned to do.
این چیزی است که دانش آموزان من یاد گرفته اند که انجام دهند.
It takes time, but as you focus on listening and learning English effortlessly, your fluency, confidence and correctness will grow.
این روند زمان بر است ولی هر چه بیشتر بر شنیدن و یادگیری انگلیسی متمرکز شوید، تسلط شما، اعتماد بنفستان و صحت در کلماتتان توسعه خواهد یافت.
Less Stress
استرس کمتر
There’s another benefit to spending a lot of time listening to English – it reduces the anxiety people often feel when speaking a new language.
منفعتی دیگر در صرف زمان برای شنیدن وجود دارد که اضطراب زمان مکالمه را در میان شما کاهش می دهد.
Many English classes push new students to speak right away, but this is an unnatural approach.
خیلی از کلاس های انگلیسی دانش آموزان جدید را وادار به صحبت کردن آنی می کنند که این نگرشی اشتباه است.
In fact, being required to speak too soon can slow down language learning.
در واقع نیاز به صحبت کردن سریع، یادگیری شما را کند می کند.
Your brain hasn’t had enough time to process the new words and store them in your memory.
چرا که مغز شما زمان کافی برای کار با لغات جدید و ذخیره آن در حافظه تان نداشته است .
So while you may be able to repeat familiar phrases in English, you still won’t understand what people are saying to you.
پس در این صورت با اینکه شما میتوانید عباراتی که برایتان آشنا است را در انگلیسی تکرار کنید ولی هنوز متوجه این نمی شوید که دیگران چه می گویند .
This is an unnatural and stressful situation.
این شرایطی غیر طبیعی و پر استرس می باشد.
In one study of beginning-level English students, researchers found that those who weren’t forced to speak but were trained in listening comprehension did better than students taught using conventional methods.
در تحقیقی روی دانش آموزان سطح مبتدی انگلیسی، محققان کشف کردند که دانش آموزانی که مجبور به صحبت کردن نشدند و به اندازه کافی بر روی درک شنیدنشان کار کردند بهتر از دانش آموزانی که با روش مرسوم آموزش دیدند، بودند.
In addition, delaying speech also had a positive effect on students’ overall attitudes about English, and kept the classroom free of anxiety.
علاوه بر این، فاصله انداختن در مکالمه تاثیر مثبتی بر نگرش آن دانش آموزان داشت که کلاس را خالی از اضطراب کرده بود.
Dr. J.Marvin Brown took this idea even further.
دکتر ماروین براون این ایده را یک قدم فراتر برد.
The director of a Thai language program for foreigners, Dr. Brown created a program that mimics the silent period of babies and small children.
سازنده برنامه یادگیری زبان تایلندی برای خارجی ها روشی ساخت که تقلید بر دوره سکوت نوزادان و کودکان کوچک بود.
In his AUA Thai program, students listen to understandable Thai every day but they do not speak for six months or more.
در برنامهAUA تایلندی او، دانش آموزان به مکالمات تایلندی قابل فهم او هر روز گوش می دادند ولی شش ماه یا بیشتر حق صحبت کردن نداشتند.
The students focus completely on learning with their ears.
دانش آموزان کاملا متمرکز بر یادگیری با گوش هایشان بودند.
For many foreigners, Thai is a difficult language to pronounce.
برای بسیاری از غیربومیان، تایلندی زبان سختی برای تلفظ است.
Dr. Brown found that the silent period had a strong positive affect on learners’ pronunciation, eventually producing superior pronunciation much closer to that of a Thai native speaker.
دکتر براون این را کشف کرد که این دوره سکوت می تواند تاثیری مثبت بر تلفظ دانش آموزان داشته باشد، و سرانجام تلفظی بسازد که تقریباً همانند یک بومی زبان باشد.
The same principle works with English.
همین موضوع برای انگلیسی نیز صادق است.
Though a silent period is not necessary for most intermediate learners, you still might try it.
با اینکه دورهی سکوت برای خیلی از دانش آموزان سطح متوسط لازم نیست ولی شاید خوب باشد شما نیز آن را امتحان کنید.
Why not focus completely on English listening for a few months, and then return to English speaking?
چطور است که به مدت چند ماه تمرکز خود را کامل بر گوش دادن انگلیسی بگذارید و دوباره به مکالمه انگلیسی برگردید؟
You’ll likely find that your speaking has improved even though you never practiced it.
احتمالا این حس را خواهید داشت که مکالمه شما پیشرفت داشته با اینکه اصلا روی آن تمرینی نداشته اید.
What Should You Listen To?
به چه چیزی باید گوش بدهید؟
The most important thing to keep in mind is that you must listen to easy English.
مهم ترین چیزی که باید در ذهنتان داشته باشید این است که شما باید به انگلیسی آسان گوش دهید.
It has to be easy for you.
باید برای شما آسان باشد.
That means you should understand 95 percent or more of what is being said.
این به آن مفهوم است که باید ۰۱ درصد یا بیشتر چیزی که گوش می دهید را متوجه شوید.
That’s without stopping the audio and without a dictionary.
بدون استفاده از دیکشنری و بدون اینکه فایل صوتی را متوقف کنید.
So it should be quite easy.
پس باید خیلی آسان باشد .
I say this because the natural desire of most students is to pick something harder, thinking it will help them.
این را گفتم چرا که بیشتر دانش آموزان میل به انتخاب موضوع سخت دارند و به این فکر میکنند که این کار به آنها کمک بیشتری میکند.
It sounds more impressive to say I’m listening to CNN rather than a children’s program.
گفتن اینکه من بهCNN گوش میدهم به نسبت گوش دادن به برنامه کودک خیلی با ابهت تر است .
If you choose something too difficult, you can get frustrated.
ولی اگر شما چیز سختی را انتخاب کنید، ممکن است که خسته شوید.
With something easy, you get confidence.
اما با گوش دادن به موارد آسانتر شما اعتماد بنفس بیشتری پیدا میکنید.
Remember Dr. Krashen’s idea of understandable input.
ایده دکتر کرشن درباره ورودی های قابل فهم را به یاد آورید.
If you don’t understand, you are not learning.
اگر چیزی را متوجه نشوید در واقع چیزی یاد نمی گیرید.
No understanding means no improvement.
نفهمیدن به معنای پیشرفت نکردن است.
Easier listening is almost always better than difficult.
مطالب شنیدنی آسان تقریباً همیشه بهتر از سخت ها هستند.
Eventually, you will be ready for more difficult material, but take your time and listen to plenty of easy English.
و سرانجام شما آماده خواهید شد که به سراغ منابع سخت تر بروید، ولی به خودتان زمان بدهید و به تعداد زیادی از منابعی که انگلیسی آسانتری دارند گوش بدهید.
If you’re just starting out, try listening to children’s programs since the English tends to be simpler.
اگر شما تازه شروع کرده اید، برنامه های کودکانه را امتحان کنید چون که بسیار ساده به نظر می آیند.
You can buy audio books online as a download, and get the audio book immediately so you can get started.
میتوانید کتاب های صوتی را آنلاین بخرید، دانلود کنید و بلافاصله شروع کنید.
If you find yourself listening to something more difficult, you can still use it, but you usually need the text.
اگر به چیزی سخت گوش می دهید هم می توانید از آن استفاده کنید ولی معمولا نیاز به متن دارید.
You can get an audio article or a speech, and use the text so you can read and listen at the same time.
می توانید فایل های صوتی یا سخنرانی ها را بگیرید و از متن آن استفاده کنید تا همزمان هم آن را بخوانید و هم گوش بدهید.
For more advanced learners, another great source of casual English conversation is film.
برای زبان آموزان پیشرفته تر گفتگوهای عامیانهی فیلم ها ،منبع بسیار خوبی هستند.
Listen to American and English movies and read the subtitles.
به فیلم های آمریکایی و انگلیسی گوش بدهید و زیرنویس آن را بخوانید.
This will also help you.
این نیز به شما کمک خواهد کرد.
Just remember, listening is the most important thing.
به یاد داشته باشید گوش دادن مهم ترین نکته است.
To get the most from films, use the movie technique described below.
برای کسب بهترین بازده از فیلمها میتوانید از تکنیک زیر استفاده کنید.
If you don’t have an audio player or smart phone, get one.
اگر گوشی هوشمند یا ام پی تری پلیر ندارید، یکی تهیه کنید.
It will enable you to listen to English conveniently whenever you can.
این کار شما را قادر خواهد کرد که هر گاه اراده کنید به انگلیسی گوش دهید .
Listen in the morning when you get up.
وقتی که صبح از خواب بیدار شدید به انگلیسی گوش دهید.
Listen when you go to work, or when you are at home.
وقتی که به سر کار می روید به انگلیسی گوش دهید، یا وقتی که در خانه هستید .
Listen when you are at lunch.
وقتی که در حال صرف نهار هستید.
Listen when you are coming home from work.
وقتی که از کار به سمت خانه می روید به انگلیسی گوش دهید.
Listen in the evening.
عصر که شد باز هم به انگلیسی گوش دهید.
lots and lots and lots of English listening.
گوش بدهید و گوش بدهید و زیاد این کار را تکرار کنید.
lots of easy listening.
به انگلیسی آسان گوش بدهید.
I even have a free Effortless English podcast on iTunes and you can listen to that.
من پادکستی در Itunes با عنوان Effortless English دارم که رایگان هستند می توانید به آن ها گوش بدهید.
Listen, Listen, Listen.
گوش بدهید گوش بدهید گوش بدهید.
Rule Three is the reason that all of my courses are based on audio.
قانون سوم دلیلی است که تمامی دوره های من بر اساس فایل های صوتی هستندEffortless English .
Effortless English is a listening system where most learning is done through the ears.
یک سیستم بر اساس شنیدن است که شما بیشتر از راه گوش هایتان یاد می گیرید.
It’s okay to use text to help understanding, but focus most of your time and efforts on learning with audios.
اشکالی ندارد که از متون برای بهتر فهمیدن استفاده کنید ولی بیشتر زمان و تلاش خود را بر روی یادگیری با فایل های صوتی بگذارید.
No matter how you choose to do it, it’s important to listen to English as much as you can.
مهم نیست که چگونه آن را انجام می دهید، این اهمیت دارد که به انگلیسی تا می توانید گوش بدهید.
Some of my students have been reluctant at first.
بعضی از دانش آموزانم در ابتدا بی میل بودند.
But most of them say that getting to choose what they listen to starts to make it enjoyable.
ولی بیشتر آنها بیان کرده اند که قدرت انتخاب اینکه به چه چیزی گوش بدهند روند را لذت بخش می کند.
Instead of suffering through yet another boring textbook drill, you can relax and listen to something that is interesting to you.
به جای گوش دادن به درس های خسته کننده کتاب های درسی می توانید آرام باشید و به چیزی که برای شما جالب است گوش بدهید.