کتاب گویا
فصل ۲۶. چگونه ارائه ای عالی به زبان انگلیسی داشته باشیم
I was standing at the side of a stage, waiting to give my first public speech to a group of thirty people.
کنار سکو ایستاده بودم و منتظر اولین همایش سی نفره خود بودم.
My heart was beating quickly.
قلبم سریع می زد.
My breathing was tight and shallow.
نفسم بالا نمی آمد.
My entire body felt jittery.
کله بدنم وحشت زده بود.
I looked down at my hands and they were shaking.
به دستانم نگاه کردم و متوجه شدم می لرزند.
I tried to control the shaking, but failed.
سعی کردم آنها را کنترل کنم، ولی موفق نشدم.
I thought to myself, “What if I forget everything and freeze?
به خودم گفتم نکند همه چیز را فراموش کنم و آنجا ثابت بایستم؟
Suddenly, I heard my name as I was introduced to the audience.
ناگهان، اسم خودم را شنیدم که به مردم معرفی می شد.
I walked onto the stage.
بر روی سکو رفتم.
The audience applauded but I couldn’t hear them.
مردم تشویقم کردند ولی نمی توانستم صدایشان را بشنوم.
I glanced up and viewed them through tunnel vision.
سرم را بالا گرفتم و به آنها از چشمان ریز شده خودم نگاه کردم.
My sight was narrowed and my peripheral vision had turned black.
نگاهم تنگ بود و دید پیرامونی خود را از دست داده بودم.
As I started to speak, I felt my throat tighten.
تا شروع به صحبت کردم، حس کردم که گلویم خشک شده است.
My voice sounded strange — high pitched and weak.
صدایم عجیب ضعیف و گرفته شده بود.
I fixed my gaze on the wall at the back of the room and rapidly gave my presentation.
چشمانم را به دیوار پشتی اتاق دوختم و پشت هم کلمات را به بیرون ریختم.
My only goal was to finish as fast as possible and get off that stage.
هدفم این بود که تا می توانم سریع حرفم را بزنم و از سکو فرار کنم.
Though the speech was only three minutes long, it felt like hours.
با اینکه سخنرانی فقط ۶ دقیقه بود حس کردم ساعت ها گذشته است.
When I finished, I rushed quickly off the stage and sat down.
وقتی که تمام شد، سریعاً از سکو به پایین آمدم و نشستم.
My hands were still shaking uncontrollably.
هنوز دستانم بدون اینکه بتوانم کنترلشان کنم می لرزیدند.
Few activities are as terrifying as public speaking.
چندین فعالیت دیگر همانند سخنرانی عمومی دلهره آورند.
Speeches are continually ranked as one of the most feared and stressful life experiences.dreaded by nearly all people.
سخنرانی شناخته شده ترین تجربه دلهره آور میان مردم است.
This nerve-wracking experience is made even more difficult when English is not your native language.
این تجربه دلهره آور وقتی که شما بومی زبان نباشید سختر هم می شود.
When you feel fear, you have both a mental and a physical reaction.
وقتی که بترسید، هم عکس العمل روانی و هم بدنی دارید.
It is the physical reactions that are particularly difficult to handle.
عکس العمل های بدنی مشخصاً کنترلشان سخت است.
When terrified, your body produces an adrenaline response.
وقتی که می ترسید بدنتان آدرنالین ترشح می کند.
The adrenal glands release adrenaline into your blood, preparing you for “fight or flight.
این هورمون در خون شما جریان پیدا می کند و شما را برای ستیز یا گریز آماده می کند.
The physical responses to adrenaline are fairly consistent and predictable and include sweating, increased heartbeat, shallow rapid breathing, muscle tension, shaking, upset stomach, tunnel vision, and loss of fine muscle control.
عکس العمل های ناشی از آدرنالین همیشگی و قابل پیش بینی می باشند مانند عرق کردن، تپش قلب، نفس نفس زدن، گرفتگی عضله ،لرزیدن، شکم درد، تنگی مردمک چشم و از دست دادن کنترل عضلات.
Adrenaline produces mental changes as well.
آدرنالین از لحاظ روانی نیز تغییر ایجاد می کند.
Your sense of time changes.
احساستان نسبت به زمان تغییر می کند.
Most people experience a “slowing down” of time while some experience “time speeding up.
با اینکه فعالیت سریع است مردم آهسته رفتن زمان را تجربه می کنند.
” Worst of all for speakers, adrenaline causes your higher brain activities to slow.
آدرنالین، بد تر از همه برای سخنرانان موجب کاهش سرعت فعالیت مغز می شود.
Brain activity shifts to the more primitive and emotional sections of the brain.
فعالیت های مغز به سوی قسمت های ساده و احساسی می رود.
This is why you can speak perfectly well to one person but struggle terribly when speaking in front of a group.
این دلیل آن است که شما می توانید با یک شخص عالی صحبت کنید ولی رو به روی گروهی از مردم در سخنرانی تقلا می کنید.
Your brain is not working as well.
مغزتان در آن زمان خوب کار نمی کند.
Clearly the great challenge with public speaking is overcoming these fear reactions.
مشخصاً بهترین چالش در سخنرانی عمومی مقابله با فعالیت های ناشی از ترس است.
Psychology Is Eighty Percent Of Success
روانشناسی ۸۰% موفقیت را تشکیل می دهد
I could hear the crowd of three thousand in the room next door.
می توانستم صدای ۶ هزار نفر در اتاق بغلی را بشنوم.
Loud rock music echoed through the venue.
موسیقی راک با صدای بلند پخش می شد.
A buzz of energy grew as the event organizer began my introduction.
وقتی مجری من را معرفی کرد یک انرژی مضاعفی ایجاد شد.
Backstage, my excitement built.
پشت صحنه هیجانم بالا رفت.
I jumped, shouted and smiled.
پریدم، فریاد زدم و خندیدم.
I yelled to myself, “I am here to contribute!
فریاد زدم” من اینجا هستم تا همکاری داشته باشم.
I will give all my energy and ability to help this audience today!
من انرژیم و مهارتم را برای کمک به مردم ارائه خواهم داد.
I’m ready to rock!
من آماده ام تا موفق شوم.
Yes!
بله.
Yes!
بله.
Yes!
بله”!
I walked to the door and peeked through it to view the audience.
به سمت در رفتم و زیر چشمی نگاهی به مردم انداختم.
They were standing on their feet, applauding.
آنها بر روی پاهایشان ایستاده بودند، تشویق می کردند.
And then they began to chant my name.
و سپس نامم را فریاد می زدند .
“A.J.Hoge!
ای جی هوگ!
A.J.Hoge!
ای جی هوگ !
A.J.Hoge!
ای جی هوگ!
” A surge of energy went through my body.
انبوهی از انرژی در بدنم ورود کرد.
I jumped and then ran onto the stage.
پریدم و بر روی سکو رفتم .
The audience continued to shout my name.
مردم به فریاد زدن نامم ادامه دادند.
As I stood facing that audience of three thousand people, I felt no fear.
وقتی که رو به روی ۶ هزار نفر ایستاده بودم حسی به نام ترس نداشتم.
My breathing was deep, my body relaxed.
نفس هایم عمیق، بدنم آرام بود.
In place of fear, I felt tremendous enthusiasm.
حس عظیمی از شوق داشتم.
In place of nervousness, I felt eagerness instead.
به جای نگرانی اینبار مشتاق بودم.
My experience of public speaking has totally transformed.
تجربه ام با سخنرانی عمومی به کل تغییر کرده بود.
Before a big speech, I now feel powerful — an incredible mix of confidence, excitement, and enthusiasm.
قبل از هر سخنرانی، حالا حس قدرت می کنم که تلفیقی از اعتماد بنفس، هیجان و شوق است.
How did I make such a dramatic change?
چگونه این تغییر عظیم را ساختم؟
I did it using a few simple techniques, practiced hundreds of times.
من با چند تکنیک خیلی ساده و هزاران بار تمرین کردن این کار را عملی کردم.
The good news is that you can do what I have done.
خبر خوب این است که شما می توانید کاری که من انجام دادم را انجام دهید.
No matter how much fear you have for English presentations, by practicing a simple technique you can train yourself to feel strong and confident every time you give a public speech.
مهم نیست که چقدر از سخنرانی انگلیسی می ترسید، با تمرین این تکنیک های ساده می توانید هر گاه که اقدام به سخنرانی عمومی کردید حس قدرت و آرامش داشته باشید.
Feeling strong and confident is eighty percent or more of public speaking success.
حس قدرت و آرامش ۸۰% یا بیشتر از موفقیت سخنرانی عمومی را تشکیل می دهد .
You already know how to speak.
حالا می دانید که چگونه صحبت کنید .
Once you overcome the fear of public speaking, you won’t have any problem making great English presentations.
وقتی که ترس از سخنرانی عمومی را از بین بردید، دیگر مشکلی با سخنرانی های بزرگ انگلیسی نخواهید داشت.
Confidence Must Be Trained
اعتماد بنفس باید تمرین داده شود
Confidence does not just happen accidentally.
اعتماد بنفس تصادفی به دست نمی آید.
To overcome the fear of public speaking, you must develop emotional mastery at a very high level.
برای غلبه بر ترس از سخنرانی عمومی باید به تسلط احساسی در رده عالی برسید.
Doing that requires practice and training.
که انجام آن نیازمند تمرین و آموزش است .
Great speakers train constantly.
بهترین سخنرانان به شکل منظم تمرین می کنند.
You will use a very basic technique to achieve the emotional mastery necessary for public speaking.
شما از تکنیکی ساده برای موفقیت در سخنرانی عمومی استفاده خواهید کرد.
This technique is designed to overcome the natural fear response and replace it with feelings of confidence.
این تکنیک طوری طراحی شده که عکس العمل های ناشی از ترس را گرفته و با اعتماد بنفس جا به جا کند.
For this technique to be successful, you must practice it many times before giving a speech.
برای موفقیت قبل از یک سخنرانی نیاز به تمرین زیاد این تکنیک دارید.
Ideally, you will repeat this technique hundreds of times before taking the stage.
به صورت ایده آل این تکنیک را قبل از روی سکو رفتن صد ها بار انجام می دهید.
You’ll do this before each and every speech you ever make.
این کار را قبل از تمام سخنرانی ها انجام خواهید داد.
You Can’t Suppress Fear, You Can Only Transform It
نمی توانید از ترس عبور کنید بلکه باید آن را تبدیل کنید.
The adrenaline response is powerful.
بازده آدرنالین بسیار قوی است.
Once it is triggered, it is almost impossible to suppress.
وقتی که آزاد شود تقریبا کنار آمدن با آن غیر ممکن است.
You can’t fight it.
نمی توانید با آن مقابله کنید.
In fact, any attempt to suppress the fear will make it worse.
در حقیقت هر تلاشی که انجام می دهید آن را بدتر از اینی که هست می کند.
For example, if your hands begin to shake before giving a speech, it is nearly impossible to stop them.
بطور مثال، اگر دستانتان قبل از سخنرانی شروع به لرزیدن کنند، تقریباً متوقف کردن آنها غیر ممکن است .
The same is true for a rapid heartbeat, shallow breathing, muscle tension, etc.
همین ماجرا برای تپش قلب، تنگی نفس، گرفتگی عضله وغیره مشابه است.
Once these reactions have started, they can’t be fought.
وقتی این عکس العمل ها شروع شوند دیگر نمی توان با آنها مقابله کرد.
The adrenaline is already in your blood and your body will respond.
آدرنالین در خونتان آزاد شده و بدنتان نسبت به آن واکنش نشان می دهد.
If you try to fight against the reactions, you’ll grow frustrated by your inability to change them.
اگر سعی در مقابله با آنها داشته باشید چون در تغییرشان ناتوانید، نا امید خواهید شد.
Your fear will multiply as you realize you are not in control, and the symptoms will worsen.
وقتی متوجه می شوید که قادر به کنترل نیستید ترس شما دو برابر شده و علائم آن بدتر می شود.
Once the adrenaline response is triggered, you have only one choice — channel the energy into something positive.
وقتی آدرنالین آزاد شود، فقط یک انتخاب دارید و آن این است که انرژی ناشی از آدرنالین را به چیزی مثبت تغییر دهید.
Remember the purpose of adrenaline — it prepares you for flight or fight.
هدف آدرنالین را به یاد آورید، این هورمون شما را برای جنگ و هیجان آماده می کند.
This means you can use the same fear/flight reactions to create courage and fighting spirit instead.
که این یعنی شما می توانید از هیجان ناشی از آدرنالین برای ساختن روحیه جنگندگی استفاده کنید.
This is how I transformed my own fear of public speaking.
این روشی است که من ترسم را برای سخنرانی عمومی به هیجان تغییر دادم.
By using the energy instead of resisting it, you make yourself into a dynamic and confident speaker.
با استفاده از انرژی به جای مقابله با آن، خود را به سخنرانی محرک و با اعتماد بنفس تبدیل می کنید.
The physical responses of fear and excitement are nearly identical.
عکس العمل های بدنی در ترس و هیجان تقریباً یکسان هستند.
When you are excited your heartbeat increases, your breathing gets faster, and your muscles tension increases.
وقتی که شما هیجان زده اید ضربان قلبتان بالا می رود، نفس کشیدنتان تند می شود، عضلاتتان منقبض می شوند.
When extremely excited, you may sweat and your hands may shake.
وقتی که به شدت هیجان زده اید ممکن است عرق کنید و دستانتان بلرزد.
In other words, your body reacts the same.
به بیان دیگر بدنتان عکس العمل مشابه با ترس دارد.
So what makes the difference between extreme fear and extreme excitement?
پس چه چیزی ترس را از هیجان جدا می سازد؟
It is the thoughts and feelings you attach to the physical reactions that determine whether you experience fear or excitement.
افکار و احساساتی است که شما به عکس العمل فیزیکی خود ربط می دهید که آنان تعیین کننده تجربه ترس یا هیجان می باشند.
By connecting positive experiences to the physical sensations, you will train yourself to feel excited and powerful rather than afraid.
با ارتباط دادن تجربه های مثبت به احساسات فیزیکی خود می توانید خود را تمرین دهید که به جای ترس، احساس هیجان و قدرت داشته باشید.
How To Convert Fear Into Power
چگونه ترس را به قدرت تبدیل کنیم
We will once again return to the technique of anchoring to program your brain for public-speaking confidence.
ما دوباره به تکنیک آنکراژ برای برنامه نویسی مغزمان باز خواهیم گشت ولی این بار برای اعتماد بنفس در سخنرانی عمومی.
The first step is to recreate, as best you can, the physical sensations of fear.
اولین گام دوباره ایجاد کردن عکس العمل های ناشی از ترس است.
You want to get your heart beating faster.
شما می خواهید که قلبتان سریع بزند.
You want to increase your breathing.
می خواهید که تنفستان سریع تر شود.
You want to tighten your muscles.
می خواهید که عضلاتتان منقبض شوند.
The easiest way to do this is to use the peak state exercise you learned in the beginning of this book.
آسان ترین راه برای ایجاد این عکس العمل ها استفاده از تمرین قله احساسی در ابتدا این کتاب است.
Put on your favorite loud, high-energy music.
آهنگ انرژی زا و مورد علاقه خود را بگذارید.
As you listen to this music, begin to jump and move your body.
وقتی که به آهنگ گوش می دهید، شروع به پریدن، و حرکت دادن بدنتان کنید.
Little by little, jump higher and jump faster.
کم کم، بالاتر و سریع تر بپرید.
Put a huge smile on your face.
بر روی صورتتان لبخندی بزرگ بیاورید.
Make strong powerful gestures with your arms. Shout aloud, “Yes!
ژشتی قدرتمند با دستانتان ایجاد کنید، فریاد بزنید ” آره.
Yes!
آره.
Yes!
آره.
” Keep going until your heart is beating fast and you are breathing heavily.
” به این کار ادامه دهید تا قلبتان شروع به سریع زدن کند و نفستان سنگین شود.
Turn off the music and, while still breathing heavily, begin to talk about your topic.
آهنگ را قطع کنید، همزمان که نفستان سنگین است شروع به سخنرانی درباره موضوعتان کنید.
Talk about the main ideas.
درباره ایده اصلی خود حرف بزنید .
If you have already planned the speech, do the whole thing.
اگر کل سخنرانی را آماده کرده اید کل آن را بیان کنید.
As you talk, move your body.
همزمان بدنتان را حرکت دهید.
Walk from one point of the room to another.
از کنج اتاق به کنج دیگری بروید.
Use strong gestures to make your point.
از ژست های قوی برای بیان حرفتان استفاده کنید.
Continue to smile.
به لبخند زدن ادامه دهید.
At first this will likely be difficult, as you’ll be out of breath.
چون نفس کم آورده اید در ابتدا به نظر سخت می آید.
Your heart will be beating fast and it may be difficult to think of your speech.
قلبتان سریع می زند و فکر کردن به موضوع را برای شما سخت می کند.
It’s okay.
خوب است.
Continue smiling and do the best you can.
به لبخند زدن ادامه و بهترین خود را ارائه دهید.
When you finish, turn on the music again and repeat the entire process.
وقتی که سخنرانی تمام شد، موسیقی را دوباره بگذارید و کله تکنیک را دوباره پیاده سازید.
Repeat this exercise at least four times a day.
از این تمرین حداقل ۴ بار در روز استفاده کنید.
Each day, try to get your heart beating even faster before you practice your speech.
هر روز، سعی کنید قبل از شروع سخنرانی قلبتان سریع تر از قبل بزند.
This exercise accomplishes several things.
این تمرین چندین بازده مهم دارد.
First, you create a positive anchor.
اولاً شما آنکراژی مثبت می سازید.
By playing music you love and jumping and having fun, you generate strong positive emotions.
با گذاشتن موسیقی ای که عاشق آن هستید و پریدن و خوش گذراندن ،احساساتی قوی ایجاد می کنید.
Feeling great, you then begin your speech.
با حسی عالی داشتن حالا سخنرانی را شروع می کنید.
With repetition, these great feelings become connected to the act of giving a speech.
با تکرار این عمل، این احساسات عالی با عمل سخنرانی ادغام می شود.
Eventually, just thinking about doing a presentation will make you feel excited automatically.
سر انجام با فکر کردن به سخنرانی خود به خود احساس هیجان خواهید داشت.
This exercise also trains you to deal with the major symptoms of nervousness: fast heartbeat, fast breathing, sweating, etc.
این تمرین شما را آماده می کند که با علائم نگرانی از قبیل: تپش قلب شدید، تنفس سریع، عرق کردن و .رو به رو شوید.
Most people practice a speech when they are feeling calm.
بیشتر مردم سخنرانی را در وضعیتی آرام تمرین می کنند.
Because they always practice in a calm emotional state, they are unready for the flood of emotions that come just before the real speech.
چون در شرایطی آرام این کار را انجام داده اند آماده طوفان قبل سخنرانی واقعی نخواهند بود.
By practicing with an elevated heart and breathing rate, you are training your mind to expect these reactions and handle them.
با تمرین کردن در شرایطی که قلب و تنفستان سریع است ذهن را طوری تمرین می دهید که با این عکس العمل ها کنار بیاید.
On the day of the speech, you won’t get scared by these symptoms because they’ll be normal and familiar to you.
در روز سخنرانی از این علائم ترسی نخواهید داشت چرا که برای شما آشنا و عادی خواهند بود.
Instead, you’ll be used to channeling this physical energy into positive emotions and strong actions.
به جای ترس ،از این انرژی ایجاد شده برای ساختن احساسات مثبت و عملیات قوی استفاده خواهید کرد.
This is the difference between training and practicing.
این تفاوت میان آموزش و تمرین است.
Those who practice simply review their speech.
آنهایی که تمرین انجام می دهند فقط سخنرانی خود را مرور می کنند.
Those who train do their best to recreate the emotional and physical conditions that will occur during the real speech.
آنهایی که بدن را آموزش می دهند سعی می کنند که احساسات و شرایط فیزیکی خود را برای سخنرانی واقعی دوباره سازی کنند.
By training, you prepare yourself fully and will be ready for anything.
با آموزش دادن به بدن ،کاملا خود را برای همه چیز آماده می سازید.
Practice Emotional Mastery Techniques Daily
تکنیک تسلط بر احساسات را هر روز انجام دهید.
Peak state training takes time.
ساختن شرایطی عالی نیازمند زمان است.
It’s not enough to do this just a few times.
انجام چندین بار کافی نیست.
Ideally, you will do this training hundreds of times prior to every speech you ever give.
به صورت ایده آل قبل از هر سخنرانی این تمرین را صد ها بار انجام می دهید .
Preparation and training are what make you a great speaker.
آماده سازی و آموزش شما را به بهترین سخنران تبدیل می کند.
You simply must practice daily in order to improve and master the fear of public speaking.
شما برای تسلط و پیشرفت در جلوگیری از ترس ناشی از سخنرانی عمومی نیاز به تمرین روزانه دارید.
It’s not easy, but it is highly rewarding.
این آسان نیست ولی به شدت پر بازده است.
Public speaking mastery will open many opportunities.
تسلط بر سخنرانی عمومی هزاران فرصت را رو به روی شما باز می کند.
When you speak to an audience, you are able to reach tens, hundreds, or even thousands of people at a time.
وقتی در جمعی صحبت می کنید قادرید که با ده ها، صد ها یا هزاران نفر به صورت همزمان نزدیک شوید .
Your influence grows.
تاثیرتان زیاد می شود.
As your influence grows, so too will your career.
و وقتی تاثیر زیاد شود موقعیت شغلی شما نیاز افزایش می یابد.