۴۰۰۰ کلمه ضروری – کتاب اول
فصل ۹. حیوانات خدماتی
بخش اول – حیوانات خدماتی
Have you ever seen a blind person on the bus with a dog?
آیا تا به حال شخص نابینایی را در اتوبوس با سگ دیدهاید؟
This dog is most likely a service animal.
این سگ به احتمال زیاد حیوان خدماتی است.
A service animal is an animal that is trained to do things for people who cannot do them alone because of a disability.
حیوان خدماتی به حیوانی گفته میشود که برای افرادی که به دلیل معلولیت بهتنهایی قادر به انجام بعضی کارها نیستند، آنها را آموزش میبیند.
Dogs are most usually used as service animals because they are intelligent animals.
سگها معمولاً بهعنوان حیوانات خدماتی استفاده میشوند زیرا حیوانات باهوشی هستند.
They also have a good sense of smell and can sense dangerous situations.
آنها همچنین حس بویایی خوبی دارند و میتوانند موقعیتهای خطرناک را حس کنند.
In addition, dogs are easy to train and are loyal to their owners.
بهعلاوه، تربیت سگها آسان است و به صاحبانشان وفادار هستند.
When they are close to their owners, dogs will do anything to keep them safe.
سگها هنگامی که به صاحبانشان نزدیک باشند، برای حفظ امنیت آنها دست به هر کاری میزنند.
Service dogs are sometimes called guide dogs or hearing dogs.
سگهای خدماتی را گاهی سگ راهنما یا سگ شنوا مینامند.
These dogs can help people who cannot see or hear.
این سگها میتوانند به افرادی که نمیبینند و نمیشنوند کمک کنند.
They are trained to open and close a door, push a button, and listen to a command.
آنها برای باز و بسته کردن در، فشار دادن دکمه و گوش دادن به فرمان آموزش دیدهاند.
These dogs can also help people who have a hurt leg and need to use a wheelchair to get around.
این سگها همچنین میتوانند به افرادی که از ناحیهی پا آسیب دیدهاند و برای رفتوآمد نیاز به استفاده از ویلچر دارند، کمک کنند.
Service dogs are strong and can even pull wheelchairs.
سگهای خدماتی قوی هستند و حتی میتوانند ویلچر را بکشند.
If these people ever need medical attention, the dogs are trained to bark and get help.
اگر این افراد به مراقبتهای پزشکی نیاز داشته باشند، سگها برای پارس کردن و کمک گرفتن آموزش دیدهاند.
Dogs can also be used as therapy dogs.
از سگها میتوان بهعنوان سگ درمانی هم استفاده کرد.
Therapy dogs may visit a school or hospital to help people who are feeling lonely or anxious.
سگهای درمانی ممکن است برای کمک به افرادی که احساس تنهایی یا اضطراب میکنند به مدرسه یا بیمارستان بروند.
Their bad feelings can create health problems.
احساسات بد افراد میتواند در سلامتیشان مشکل ایجاد کند.
Therapy dogs can provide kindness and love to improve a person’s mood, which can then improve that person’s health.
سگهای درمانی میتوانند مهربانی و عشق را برای بهبود روحیهی فرد فراهم کنند، که پس از آن میتواند سلامت فرد را بهبود بخشد.
Although dogs are the most common service animals, there are other animals that can be trained to be service animals as well.
اگرچه سگها متداولترین حیوانات خدماتی هستند، حیوانات دیگری نیز وجود دارند که میتوانند بهعنوان حیوانات خدماتی نیز آموزش ببینند.
You might see a cat, a rabbit, or a horse that is used as a service animal.
ممکن است گربه، خرگوش یا اسبی را ببینید که بهعنوان حیوان خدماتی استفاده میشود.
These animals can keep a person company and become a good friend.
این حیوانات میتوانند شخص را همراهی کنند و دوست خوبی شوند.
Many people depend on service animals for help.
افراد بسیاری به کمک حیوانات خدماتی وابسته هستند.
Service animals can do jobs that people cannot do alone.
حیوانات خدماتی میتوانند کارهایی را انجام دهند که مردم بهتنهایی قادر به انجام آنها نیستند.
And they can help improve the health of people by making them feel happy.
و میتوانند با ایجاد احساس خوشحالی به بهبود سلامت افراد کمک کنند.
بخش دوم – واژگان
Unit 9
بخش ۹
Word list.
لیست کلمات
animal
حیوان
n.
اسم.
An animal is a living thing that can move.
حیوان موجود زندهای است که میتواند تکان بخورد.
My favorite animal is the panda.
حیوان موردعلاقهی من پاندا است.
bus
اتوبوس
n.
اسم.
A bus is a large vehicle that people travel on.
اتوبوس وسیلهی نقلیهی بزرگی است که مردم با آن سفر میکنند.
My father takes the bus to work.
پدر من با اتوبوس سر کار میرود.
cat
گربه
n.
اسم.
A cat is a small animal related to lions and tigers that is kept as a pet.
گربه حیوان کوچکی است که خویشاوند شیرها و ببرهاست و بهعنوان حیوان خانگی نگه داشته میشود.
This cat is playing with a ball.
این گربه با توپ بازی میکند.
command
فرمان/دستور
n.
اسم.
A command is an order given to a person or animal to do something.
فرمان دستوری است که به شخص یا حیوانی داده میشود تا کاری را انجام دهد.
Joe gave the students a command to stand up.
جو به دانشآموزها فرمان ایستادن داد.
depend
وابسته بودن
v.
فعل.
To depend on something is to need it for support or help.
وابسته بودن به چیزی یعنی به حمایت یا کمک آن نیاز داشته باشید.
My grandfather depends on a cane when he walks.
پدربزرگم وقتی راه میرود به عصا وابستهاست.
dog
سگ
n.
اسم.
A dog is an animal with four legs and a tail that is kept as a pet or trained to work.
سگ حیوانی چهارپاست که دم دارد و بهعنوان حیوان خانگی نگه داشته میشود و یا برای کار آموزش میبیند.
This woman’s best friend is her dog.
دوست صمیمی این زن سگش است.
door
در
n.
اسم.
A door is an object that swings or slides open and shut.
در شیئی است که پیش و پس میرود یا بهطور کشویی باز و بسته میشود.
Can you close the door, please?
میتوانی در را ببندی لطفاً؟
friend
دوست
n.
اسم.
A friend is someone a person knows and likes spending time with.
دوست کسی است که میشناسید و وقت گذراندن با او را دوست دارید.
Brian’s friend is very sad.
دوست برایان خیلی ناراحت است.
hear
شنیدن
v.
فعل.
To hear is to be aware of sound through your ears.
شنیدن یعنی آگاهی داشتن از صدا از طریق گوشها.
Michelle cannot hear what you are saying.
مایکل نمیتواند بشنود که چه میگویی.
help
کمک کردن
v.
فعل.
To help is to do something that makes something easier for someone else.
کمک کردن یعنی کاری انجام دهیم که چیزی را برای کسی آسانتر میکند.
Jane can help Nathan climb up the rock.
جین میتواند به نیتان کمک کند از صخرهها بالا برود.
horse
اسب
n.
اسم.
A horse is a big, strong animal that people ride and use for pulling heavy things.
حیوانی که بزرگ و قوی است و مردم سوارش میشوند و برای کشیدن اجسام سنگین از آن استفاده میکنند.
I went to a farm and saw a horse.
من به مزرعهای رفتم و اسبی را دیدم.
hospital
بیمارستان
n.
اسم.
A hospital is where sick or hurt people receive care or treatment.
بیمارستان جایی که افراد بیمار یا آسیبدیده مراقبت یا درمان دریافت میکنند.
The doctor talks to a patient at the hospital.
دکتر در بیمارستان با بیماری صحبت میکند.
leg
پا
n.
اسم.
A leg is a body part used for standing and walking.
leg بخشی از بدن است که برای ایستادن و راه رفتن از آن استفاده میشود.
She hurt her leg.
پایش آسیب دیده.
medical
پزشکی
adj.
صفت.
Medical means related to the treatment of an injury or disease.
medical یعنی مربوط به درمان زخم یا بیماری.
Tyler is a medical student studying to become a doctor.
تایلر دانشجوی پزشکی است که درس میخواند تا دکتر شود.
open
باز کردن
v.
فعل.
To open is to move something so that an opening is not covered.
باز کردن حرکت دادن چیزی تا شکافی نمایان شود.
Amy likes to open the window to let fresh air in.
امی دوست دارد پنجره را باز کند تا هوای تازه داخل بیاید.
pull
کشیدن
v.
فعل.
To pull is to hold onto something to move it toward you.
کشیدن یعنی نگه داشتن و حرکت دادن چیزی به سمت خودتان.
The children pull the rope.
بچهها طناب را میکشند.
rabbit
خرگوش
n.
اسم.
A rabbit is a small animal with long ears that lives in a hole in the ground.
خرگوش حیوان کوچکی با گوشهای بلند است که در سوراخی در زمین زندگی میکند.
Look at the rabbit in the park.
به آن خرگوش در پارک نگاه کن.
school
مدرسه
n.
اسم.
A school is a place where children go to learn.
مدرسه جایی است که بچهها میروند تا آموزش ببینند.
The students study at school.
دانشآموزان در مدرسه درس میخوانند.
see
دیدن
v.
فعل.
To see is to use your eyes to look at something or someone.
دیدن یعنی استفاده کردن از چشمها برای نگاه کردن به چیزی یا کسی.
Steven does not want to see the scary picture.
استیون نمیخواهد تصویر ترسناک را ببیند.
service
خدمت
n.
اسم.
Service is the act of helping or serving someone.
خدمت عمل کمک یا خدمت به کسی است.
This coffee shop has excellent service.
این کافیشاپ سرویس عالی ارائه میدهد.