۴۰۰۰ کلمه ضروری – کتاب اول
فصل ۵. مسابقات مرد آهنی

بخش اول – مسابقات مرد آهنی

Have you heard of the Ironman Triathlon?

آیا نام مسابقه‌ی سه‌گانه‌ی مرد آهنی را شنیده‌اید؟

It’s considered one of the most challenging sporting events in the world.

یکی از چالش‌برانگیزترین رویدادهای ورزشی در جهان است.

Competitors swim, ride a bike, and run.

رقبا شنا می‌کنند، دوچرخه‌سواری می‌کنند و می‌دوند.

The race consists of a 3/86-kilometer swim, a 180/25-kilometer bicycle ride, and a 42/2-kilometer run.

مسابقه شامل شنای ۳/۸۶ کیلومتری، دوچرخه‌سواری ۱۸۰/۲۵ کیلومتری و دوی ۴۲/۲ کیلومتری است.

There are no breaks during the race, so competitors must keep going no matter what.

در طول مسابقه هیچ وقفه‌ای وجود ندارد، پس رقبا باید هر طور شده ادامه دهند.

People who choose to enter this race must be healthy and prepared in both mind and body.

افرادی که ورود به این مسابقه را انتخاب می‌کنند باید از نظر روحی و جسمی سالم و آماده باشند.

Ironman races are held all over the world.

مسابقات مرد آهنی در سراسر جهان برگزار می‌شود.

Some well-known competitions take place in New Zealand, Germany, and California in the United States.

بعضی از مسابقات معروف در نیوزلند، آلمان و کالیفرنیا در ایالات متحده برگزار می‌شوند.

There are several rules for those who want to compete in the Ironman.

چندین قانون برای کسانی که می‌خواهند در مرد آهنی شرکت کنند، وجود دارد.

The minimum age of racers is 18, so everyone who competes is an adult.

حداقل سن شرکت‌کنندگان ۱۸ سال است، پس هر کسی که رقابت می‌کند بزرگسال است.

Training for the Ironman can take more than a year.

آموزش برای مرد آهنی ممکن است بیش از یک سال طول بکشد.

People who train often start practicing the events at shorter distances first and then increase the amount of length and time they swim, bike, and run.

افرادی که تمرین می‌کنند معمولاً ابتدا تمرینات وقایع را در مسافت کمتری آغاز می‌کنند و بعد میزان طول و زمان شنا، دوچرخه‌سواری و دویدن را افزایش می‌دهند.

Training can be difficult because people need to find a balance of strength and endurance training.

تمرین ممکن است دشوار باشد زیرا افراد باید تعادل نیرو و تمرینات استقامتی را پیدا کنند.

Without enough training, people can get bad injuries.

بدون آموزش کافی، ممکن است افراد آسیب‌های بدی ببینند.

Some people even gain weight when training because their body store calories instead of using them for energy.

بعضی افراد حتی هنگام تمرین وزن اضافه می‌کنند زیرا بدن آن‌ها به‌جای استفاده از کالری برای انرژی ساختن، آن را ذخیره می‌کند.

All people in training should drink plenty of water.

همه‌ی افراد در حال تمرین باید آب زیادی بنوشند.

Doctors believe that exercise is good for people’s health and helps the heart.

پزشکان معتقدند که ورزش برای سلامتی افراد مفید است و به قلب کمک می‌کند.

People participate in other sports and games such as golf or American football, but the Ironman is a challenging way to stay fit.

مردم در سایر ورزش‌ها و بازی‌ها مانند گلف یا فوتبال آمریکایی شرکت می‌کنند، اما مرد آهنی روشی چالش‌برانگیز برای حفظ تناسب اندام است.

Even though it is hard, it can still be fun.

حتی اگر سخت باشد، هنوز هم می‌تواند سرگرم‌کننده باشد.

It’s a great way to stay active and enjoy life!

روشی عالی برای فعال ماندن و لذت بردن از زندگی است!


بخش دوم – واژگان

Unit 5

بخش ۵

Word list

لیست کلمات

active

فعال

adj.

صفت.

When someone is active, they move a lot or have a lot of things to do.

وقتی کسی فعال باشد، زیاد حرکت می‌کند یا کارهای زیادی برای انجام دادن دارد.

It is important to be active and not sit around all the time.

فعال بودن و تمام مدت یک جا ننشستن مهم است.

adult

بزرگسال

n.

اسم.

An adult is a person who is more than 18 years old.

بزرگسال کسی است که بیشتر از ۱۸ سال سن دارد.

My mom and dad are adults.

مادر و پدرم بزرگسال هستند.

age

سن

n.

اسم.

Age is how many years someone has lived.

سن تعداد سال‌هایی است که کسی زندگی کرده‌است.

She died at the age of 80.

او در ۸۰‌سالگی فوت کرد.

bad

بد

adj.

صفت.

When something is bad, it is not good.

وقتی چیزی بد است، خوب نیست

She is unhappy because she had a bad day.

او ناراحت است چون روز بدی داشت.

balance

تعادل

n.

اسم.

Balance is when two or more things are equal.

تعادل وقتی است که دو یا چند چیز با هم برابرند.

A good balance between work and fun helps keep you healthy.

تعادل خوب بین کار و تفریح به سلامتتان کمک می‌کند.

bike

دوچرخه

n.

اسم.

A bike is a vehicle with two wheels powered by a human.

دوچرخه وسیله‌ی نقلیه‌ای است که دو چرخ دارد و انسان آن را می‌راند.

He rides his bike to school every day.

او هر روز با دوچرخه‌اش به مدرسه می‌رود.

choose

انتخاب کردن

v.

فعل.

To choose is to pick something or make a decision.

to choose یعنی انتخاب کردن چیزی یا تصمیم گرفتن.

I have to choose between taking art classes and sports lessons.

من باید بین رفتن به کلاس هنر و کلاس ورزش یکی را انتخاب کنم.

doctor

دکتر

n.

اسم.

A doctor is a person who studies medicine and helps sick people.

دکتر کسی است که پزشکی می‌خواند و به افراد بیمار کمک می‌کند.

You should go to the doctor when you are sick.

وقتی مریض شوی باید به دکتر بروی.

during

در طول

prep.

حرف اضافه.

During an event means while the event was happening.

در طول رخداد یعنی وقتی که رخداد اتفاق می‌افتاد.

Did you sleep during the movie?

در طول فیلم خواب بودی؟

football

فوتبال

n.

اسم.

Football is a sport with eleven members and an oval-shaped ball.

فوتبال ورزشی است که با یازده عضو و توپ بیضی‌شکل بازی می‌شود.

Football is a popular sport in the United States.

فوتبال ورزشی معروف در ایالات متحده است.

fun

خوشایند

adj.

صفت.

When something is fun, it is enjoyable.

وقتی چیزی خوشایند است، لذت‌بخش است.

We had a fun time at the birthday party.

در مهمانی تولد به ما خوش گذشت.

game

بازی

n.

اسم.

A game is an activity where people compete against each other.

بازی فعالیتی است که افراد در مقابل هم رقابت می‌کنند.

Let’s play a board game tonight.

بیایید امشب بازی فکری بازی کنیم.

heart

قلب

n.

اسم.

A heart is an organ that keeps the body alive.

قلب عضوی از بدن است که بدن را زنده نگه می‌دارد.

My heart beats fast when l am nervous.

وقتی مضطرب می‌شوم قلبم تند می‌زند.

golf

گلف

n.

اسم.

Golf is a sport with clubs and a small white ball.

گلف ورزشی است که با چوب گلف و توپ کوچک سفید انجام می‌شود.

People play golf in nice weather.

مردم در آب‌وهوای خوب گلف بازی می‌کنند.

increase

افزایش دادن

v.

فعل.

To increase is to make something larger.

افزایش دادن یعنی چیزی را بزرگ‌تر کردن.

I will increase my score, if I study for the test.

اگر برای امتحان درس بخوانم، نمره‌ام را افزایش خواهم داد.

life

زندگی

n.

اسم.

Life is the time when a person is alive.

زندگی زمانی است که شخصی زنده است.

My grandfather had a long life.

پدربزرگ من زندگی طولانی‌ای داشت.

kilometer

کیلومتر

n.

اسم.

A kilometer is a unit of measurement that is 1000 meters.

کیلومتر واحد اندازه‌گیری است که هزار متر است.

A marathon is 42/2 kilometers.

ماراتن ۴۲/۲ کیلومتر است.

often

اغلب

adv.

قید.

Often is when something happens many times.

often زمانی است که دفعات زیادی اتفاق می‌افتد.

He often goes to bed early during the week.

او اغلب در طول هفته زود به تختخواب می‌رود.

plenty

زیاد

pron.

ضمیر.

If you have plenty of something, there is a lot of it.

اگر خیلی از چیزی را داشته باشید یعنی مقدار زیادی از آن دارید.

We have plenty of fruit, so help yourself.

میوه زیاد داریم، پس از خودتان پذیرایی کنید.

weight

وزن

n.

اسم.

Weight is how heavy something or someone is.

وزن یعنی مقدار سنگینی چیزی یا کسی.

I gained weight because I ate a lot of pizza.

من وزن اضافه کردم چون خیلی پیتزا خوردم.


                    

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا