پایه‌ی انگلیسی بدون تلاش
فصل ۵. جشنواره روز مرگ

بخش اول – جشنواره روز مرگ

I arrive in Guatemala on The Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در «روز مرگ» به گواتمالا میرسم.

I’m curious about this holiday, so I go to the cemetery to see what’s happening.

من نسبت به این روز تعطیل کنجکاو هستم، پس به قبرستان می‌روم تا ببینم چه می‌گذرد.

What I find is quite interesting.

چیزی که متوجه شدم بسیار جالب است.

The atmosphere is like a party.

جَو آن‌جا مثل مهمانی است.

There are people everywhere.

همه‌جا پر از مردم است.

Families are sitting around the graves of their dead ancestors.

خانواده‌ها کنار قبرهای اجداد ازدست‌رفته‌شان نشسته‌اند.

They clean the graves and add fresh flowers.

قبرها را تمیز می‌کنند و بر روی آن‌ها گل‌های تازه می‌گذارند.

I walk to the cemetery and admire the beauty of all the colorful flowers.

من در قبرستان راه می‌روم و زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را می‌ستایم.

There is also color in the sky, because many kids are flying kites.

در آسمان هم رنگ هست، چرا که خیلی از کودکان دارند بادبادک هوا می‌کنند.

Some families are having a picnic next to the graves.

بعضی خانواده‌ها کنار قبرها پیک‌نیک به راه انداخته‌اند.

They eat, drink, and chat together.

می‌خورند، می‌نوشند و با هم صحبت می‌کنند.

People laugh and smile.

مردم می‌خندند و لبخند می‌زنند.

In the United States, cemeteries are always somber.

در ایالات متحده، قبرستان‌ها همیشه غم‌آلودند.

We certainly never have festivals or parties next to graves.

ما مطمئناً هیچ‌گاه جشنواره‌ها و مهمانی‌هایی کنار قبرها نداریم.

We don’t laugh or play music or fly kites in cemeteries either.

در قبرستان‌ها نمی‌خندیم یا موسیقی نمی‌نوازیم یا بادبادک هوا نمی‌کنیم.

I find that I prefer the Guatemalan approach.

متوجه شدم که نگرش گواتمالایی‌ها را ترجیح می‌دهم.

I like the way they remember and celebrate those who have passed away.

روش آن‌ها برای به‌یادآوری و تجلیل کردن آن‌هایی که از دنیا رفته‌اند را می‌پسندم.

I like that they acknowledge death, instead of denying it the way Americans do.

من این را دوست دارم که آن‌ها مرگ را قبول می‌کنند به‌جای این‌که همانند آمریکایی‌ها آن را رد کنند.

I like that there is life, as well as death, in their cemeteries.

اینکه در قبرستان‌هایشان هم زندگی وجود دارد و هم مرگ را دوست دارم.

Guatemalans call it “The Day of the Dead”, but it is also a day to appreciate life.

گواتمالایی‌ها به آن روز مرگ می‌گویند، ولی این روز، روزی است که از زندگی هم قدردانی کنند.


بخش دوم – درسنامه واژگان

Okay, This is the vocabulary for day of the dead.

خب، این درس واژگان برای روز مرگ است.

So the day of the dead, I arrive in Guatemala.

روز مرگ، من به گواتمالا رسیدم.

On the day of the dead, November first.

در روز مرگ، یکم نوامبر.

I’m curious about this holiday.

من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو هستم.

Holiday is the normal word we use for a festival.

holiday واژه‌ای معمولی است که برای یک فستیوال استفاده می‌کنیم.

Some people say festival, but holiday is more common.

بعضی از مردم می‌گویند فستیوال، ولی holiday رایج‌تر است.

Christmas is a holiday.

کریسمس holiday است.

Halloween is a holiday.

هالووین holiday است.

So holiday is common word.

پس holiday واژه‌ای رایج است.

The most common word we use.

رایج‌ترین واژه‌ای که استفاده می‌کنیم.

OK.

خب.

So I say I’m curious about this holiday.

می‌گویم من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو هستم.

So I go to the cemetery.

پس به قبرستان می‌روم.

Cemetery is a place for dead people.

قبرستان جایی برای افراد مرده است.

Many, many dead people in a cemetery so that’s what a cemetery is.

افراد مرده‌ی خیلی خیلی زیادی در قبرستان هستند پس قبرستان این است.

Right?

درسته؟

A place for dead people.

جایی برای افراد مرده.

cemetery.

گورستان.

It’s a large area usually large place.

منطقه‌ای بزرگ معمولاً جایی بزرگ.

Cemetery.

قبرستان.

Okay, the next paragraph, I say, The atmosphere is like a party.

خب، پاراگراف بعدی، می‌گویم که، جَو مثل مهمانی است.

Here “atmosphere” means the, the general feeling of a place.

این‌جا «جَو» به‌معنای احساس کلیِ جایی‌ست.

For example: I might say, this house has a happy atmosphere.

برای مثال: ممکن است من بگویم، این خانه جَو شادی دارد.

right?

درسته؟

it means the place has a happy feeling.

یعنی آنجا احساس شادی دارد.

Maybe it’s very warm, maybe a lot of nice people there.

شاید خیلی گرم است، شاید افراد خوب زیادی آن‌جا هستند.

many reasons, but atmosphere means the feeling of a place.

دلایل زیادی هست، اما جَو یعنی احساسی که جایی دارد.

A place.

یک جا.

The atmosphere.

جَو.

So the cemetery had an atmosphere of feeling like a party.

پس قبرستان جَوی مانند مهمانی داشت.

Many people everywhere and people were sitting around the graves of their dead ancestors.

افراد زیادی همه‌جا بودند و مردم دور قبرهای اجداد مرده‌شان نشسته بودند.

A grave, a grave is a place where one dead person is buried.

قبر، قبر جایی است که آدم مرده دفن شده‌است.

Right?

درسته؟

One dead person is in a grave.

یک آدم مرده در یک قبر است.

One dead body in a grave.

جسدی در قبر.

Many graves in a cemetery, right?

قبرهای زیادی در قبرستان هستند، درسته؟

So a cemetery has many many graves.

پس قبرستان قبرهای خیلی خیلی زیادی دارد.

So each grave has one body and then many graves in a cemetery.

پس هر قبر یک جسد دارد و قبرهای زیادی در قبرستان هستند.

Okay, they’re sitting around the graves of their dead ancestors.

خب، آن‌ها دور قبرهای اجدادشان نشسته‌اند.

An ancestor.

an ancestor.

Ancestor is a person who comes before you and your family.

جد فردی است که قبل از شما و خانواده‌تان بوده.

For example: Your grandfather or grandmother is an ancestor or your great grandmother is an ancestor.

برای مثال: پدربزرگ یا مادربزرگ شما جد هستند یا مادر مادربزرگ شما جد است.

So all the people in your family older than you, Y’know, who came before you.

پس تمام افراد پیرتر از شما در خانواده‌ی شما، می‌دانید، که قبل از شما بودند.

These people are your ancestors.

این افراد اجداد شما هستند.

Ancestors.

اجداد.

Ancestors.

ancestors.

We say errs.

می‌گوییم ــِرز.

Ancestors.

انسستِرز.

Okay, They clean the graves and add fresh flowers.

خب، آن‌ها قبرها را تمیز می‌کنند و گل‌های تمیز می‌گذارند.

The families clean the graves and I walk around through the cemetery and I admire.

خانواده‌ها قبرها را تمیز می‌کنند و من در قبرستان راه می‌روم و می‌ستایم.

I appreciate.

قدردانی می‌کنم.

I like.

دوست دارم.

I admire the beauty of all the colorful flowers.

زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را می‌ستایم.

There’s also color in the sky.

در آسمان هم رنگ وجود دارد.

because many kids.

چون بسیاری از بچه‌ها.

Kids means children, so many children, Many kids are flying kites.

kids یعنی کودکان، تعداد زیادی از کودکان، بسیاری از بچه‌ها دارند بادبادک هوا می‌کنند.

Kites are paper or plastic with a string and you fly them in the wind.

بادبادک‌ها کاغذی یا پلاستیکی هستند با نخ و آن‌ها را در باد هوا می‌کنید.

Usually children fly kites.

معمولاً بچه‌ها بادبادک هوا می‌کنند.

So it’s Kites.

پس بادبادک‌ها.

Some families are having a Picnic next to the graves.

بعضی خانواده‌ها کنار قبرها پیک‌نیک به راه انداخته‌اند.

Picnic is when you eat outside.

پیک‌نیک وقتی است که شما بیرون غذا می‌خورید.

Right?

درسته؟

You eat outside with many people, That is a Picnic.

بیرون با افراد زیادی غذا می‌خورید، این پیک‌نیک است.

a Picnic.

پیک‌نیک.

Okay, The people, they eat, Drink and chat together.

خب، مردم، می‌خورند، می‌نوشند و با همدیگر حرف می‌زنند.

Then they laugh and they smile.

بعد می‌خندند و لبخند می‌زنند.

This is different than the United States.

این با ایالات متحده متفاوت است.

In the United States cemeteries are always somber.

در ایالات متحده قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Somber means very serious.

somber یعنی خیلی جدی.

Serious.

جدی.

Somber.

غم‌آلود.

Serious and not fun.

جدی و غیرسرگرم‌کننده.

Right?

درسته؟

Serious and not fun.

جدی و غیرسرگرم‌کننده.

Somber.

somber.

Somber.

غم‌آلود.

So in America, in the United States, cemeteries are somber.

پس در آمریکا، در ایالات متحده، قبرستان‌ها غم‌آلود هستند.

They are somber.

آن‌ها غم‌آلود هستند.

very serious.

خیلی جدی.

Not fun.

غیرسرگرم‌کننده.

Somber.

غم‌آلود.

And we certainly we never have festivals or parties next to graves.

و ما قطعاً هیچ‌گاه کنار قبرها فستیوال یا مهمانی نداریم.

We don’t laugh or play music or fly kites in cemeteries either.

ما همچنین در قبرستان‌ها نمی‌خندیم یا موسیقی نمی‌نوازیم یا بادبادک هوا نمی‌کنیم.

Okay then I say, I find that I prefer the Guatemalan approach.

خب بعد می‌گویم که، من می‌یابم که نگرش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

I find that.

من می‌یابم.

here find means realize, I realize that I prefer the Guatemalan approach.

این‌جا find یعنی متوجه شدن، من متوجه می‌شوم که نگرش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

I find.

من می‌یابم.

I realize.

من متوجه می‌شوم.

I find that I prefer.

من می‌یابم که ترجیح می‌دهم.

I realize that I prefer.

من متوجه می‌شوم که ترجیح می‌دهم.

I understand that I prefer.

من می‌فهمم که ترجیح می‌دهم.

Okay so here find has a different meaning than normal.

خب پس اینجا یافتن با حالت عادی معنی متفاوتی دارد.

A little bit.

خیلی کم.

So I find that I prefer the Guatemalan approach.

پس من می‌یابم که نگرش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

approach.

نگرش.

here approach means way.

اینجا approach به‌معنی روش است.

Okay?

خب؟

I prefer the Guatemalan way.

من روش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

The Guatemalan method.

شیوه‌ی گواتمالایی.

I prefer the Guatemalan way.

من روش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

I prefer the Guatemalan approach.

من نگرش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

Okay.

خب.

I like the way they remember and celebrate those who have passed away.

من روش آن‌ها برای به‌یادآوری و تجلیل کردن آن‌هایی که از دنیا رفته‌اند را می‌پسندم.

Passed away.

از دنیا رفته‌اند.

To pass away means to die.

از دنیا رفتن یعنی مردن.

It’s very polite.

خیلی مؤدبانه است.

Very polite and very soft way to say die.

روشی خیلی مؤدبانه و نرم که بگوییم مُرد.

If someone.

اگر کسی.

someone’s mother dies, you can say I’m sorry your mother passed away.

مادر کسی بمیرد، می‌توانید بگویید متأسفم که مادرت از دنیا رفت.

I’m sorry your mom passed away.

متأسفم که مادرت از دنیا رفت.

I’m sorry she died.

متأسفم که مُرد.

I’m sorry she passed away.

متأسفم که از دنیا رفت.

Passed away is softer and more polite.

از دنیا رفت نرم‌تر و مؤدبانه‌تر است.

Okay.

خب.

Next sentence, I say I like that they acknowledge death.

جمله‌ی بعدی، می‌گویم که آن‌ها مرگ را قبول می‌کنند.

Acknowledge means to recognize.

acknowledge یعنی تصدیق کردن.

To see and recognize.

دیدن و تصدیق کردن.

Instead of denying it.

به‌جای رد کردن آن.

Denying is the opposite of acknowledge.

denying مخالف acknowledge است.

Deny means avoid.

deny یعنی خودداری کردن.

To say no to something.

نه گفتن به چیزی.

To avoid something is to deny it.

خودداری کردن از چیزی یعنی رد کردن آن.

To deny it.

رد کردن آن.

The opposite of deny is acknowledge.

deny مخالف acknowledge است.

Acknowledge and deny.

قبول کردن و رد کردن.

Opposites.

مخالف هم.

Okay.

خب.

So they don’t deny death, the way Americans do.

پس آن‌ها مرگ را رد نمی‌کنند، جوری که آمریکایی‌ها رد می‌کنند.

I like that there is life as well as death in their cemeteries.

من اینکه در قبرستان‌هایشان هم زندگی وجود دارد و هم مرگ را دوست دارم.

Guatemalans call it the day of the dead but it’s also a day to appreciate life.

گواتمالایی‌ها به آن روز مرگ می‌گویند اما همچنین روزی است که از زندگی قدردانی می‌کنند.

Appreciate means celebrate.

قدردانی کردن یعنی جشن گرفتن.

to understand and like something.

فهمیدن و دوست داشتن چیزی.

So to appreciate.

پس قدردانی کردن.

Okay.

خب.

That is all of the vocabulary.

این تمام واژگان بود.

Listen to the vocabulary lesson a few times.

به واژگان درس چند بار گوش دهید.

Read the text several times.

متن را چند بار بخوانید.

Listen to the audio article a few times and then, finally listen to the mini story, many, many times.

به صوت مقاله چند بار گوش دهید و بعد، در نهایت به داستان کوتاه، دفعات خیلی خیلی زیادی گوش دهید.

A lot, every day.

خیلی، هر روز.

okay.

خب.


بخش سوم – داستان کوتاه

Welcome to the mini story for Day of the Dead.

به داستان کوتاه برای روز مرگ خوش آمدید.

In the mini story I will do 3 things.

در داستان کوتاه من ۳ چیز انجام خواهم داد.

I will make a statement.

یک بیانیه خواهم گفت.

For example, “I arrived in Guatemala.

برای مثال، «من به گواتمالا رسیدم.

” When you hear a statement, a sentence, you just say, “Ah” or “Oh”, okay?

» وقتی شما یک بیانیه، یک جمله می‌شنوید، فقط می‌گویید «آها» یا «اوه»، باشه؟

You need to say that.

باید آن را بگویید.

Show that you understand this is not a question.

نشان دهید که می‌فهمید این سؤال نیست.

A statement is not a question, so when you hear a statement say, “Ah”.

بیانیه سؤال نیست، پس وقتی یک بیانیه می‌شنوید بگویید، «آها».

For example, “I arrive in Guatemala.

مثلاً، «من به گواتمالا رسیدم.

” “Ah”.

» «آها».

Okay.

خب.

The second thing I will do is ask a question you know the answer to.

دومین چیزی که انجام می‌دهم پرسیدن سؤالی است که شما جوابش را می‌دانید.

For example, “Where do I arrive?

برای مثال، «من به کجا رسیدم؟

” I will stop.

» من صبر می‌کنم.

You say the answer.

شما جواب را می‌گویید.

You must say the answer to every question.

شما باید جواب هر سؤال را بگویید.

I say, “I arrive in Guatemala.

من می‌گویم، «من به گواتمالا رسیدم.

Where did I arrive?

من به کجا رسیدم؟

” You say, “Guatemala.

» شما می‌گویید، «گواتمالا.

” Okay, easy.

» خب، آسان است.

And Number 3, I might ask a question you don’t know the answer to.

و شماره‌ی ۳، من شاید سؤالی بپرسم که شما جوابش را نمی‌دانید.

If you don’t know the answer just guess.

اگر جواب را نمی‌دانید فقط حدس بزنید.

Say any answer, but you must answer every question.

هر جوابی را بگویید، اما باید هر سؤال را جواب بدهید.

Use your pause button if necessary.

اگر نیاز بود از دکمه‌ی توقفتان استفاده کنید.

Ok, let’s begin.

خب، بیایید شروع کنیم.

Ok?

خب؟

Here we go.

بزن بریم.

I arrived in Guatemala on the Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در روز مرگ به گواتمالا رسیدم.

Did I arrive in Guatemala?

آیا من به گواتمالا رسیدم؟

Yes, yes, I arrived in Guatemala.

بله، بله، من به گواتمالا رسیدم.

Where did I arrive?

من کجا رسیدم؟

Guatemala, right?

گواتمالا، درسته؟

I arrived in Guatemala.

من به گواتمالا رسیدم.

I arrived in Guatemala on the Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در روز مرگ به گواتمالا رسیدم.

Who arrived in Guatemala on the Day of the Dead?

چه کسی در روز مرگ به گواتمالا رسید؟

Well, me, A.J.

خب، من، اِی‌جِی.

Right?

درسته؟

I arrived in Guatemala on the Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در روز مرگ به گواتمالا رسیدم.

Did I arrive in Guatemala on November 3rd?

آیا من سوم نوامبر به گواتمالا رسیدم؟

No, no.

نه، نه.

I didn’t arrive in Guatemala on November 3rd; I arrived in Guatemala on November 1st.

من سوم نوامبر به گواتمالا نرسیدم؛ من یکم نوامبر به گواتمالا رسیدم.

What day did I arrive in Guatemala?

من چه روزی به گواتمالا رسیدم؟

November 1st.

یکم نوامبر.

I arrived in Guatemala on November 1st.

من یکم نوامبر به گواتمالا رسیدم.

Where did I arrive on November 1st?

من یکم نوامبر کجا رسیدم؟

Well, Guatemala, right?

خب، گواتمالا، درسته؟

I arrived in Guatemala on November 1st.

من یکم نوامبر به گواتمالا رسیدم.

I arrived in Guatemala on the Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در روز مرگ به گواتمالا رسیدم.

I was curious about this holiday.

من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بودم.

So, I went to the cemetery to see what was happening.

پس، به قبرستان رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

Was I angry about this holiday?

آیا من برای این روز تعطیل عصبانی بودم؟

No, no.

نه، نه.

I wasn’t angry about this holiday.

من برای این روز تعطیل عصبانی نبودم.

Was I sad about this holiday?

آیا من برای این روز تعطیل ناراحت بودم؟

No, no.

نه، نه.

I wasn’t sad about this holiday.

من برای این روز تعطیل ناراحت نبودم.

I was curious about this holiday.

من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بودم.

Who was curious about this holiday?

چه کسی درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بود؟

Well, I was, A.J.

خب، من بودم، اِی‌جِی.

I was curious about this holiday.

من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بودم.

What was I curious about?

من درباره‌ی چه چیزی کنجکاو بودم؟

The holiday, right?

روز تعطیل، درسته؟

I was curious about the holiday.

من درباره‌ی روز تعطیل کنجکاو بودم.

Which holiday was I curious about?

من درباره‌ی کدام روز تعطیل کنجکاو بودم؟

Which holiday was I curious about?

من درباره‌ی کدام روز تعطیل کنجکاو بودم؟

The Day of the Dead.

روز مرگ.

I was curious about the Day of the Dead.

من درباره‌ی روز مرگ کنجکاو بودم.

Was I curious about the Day of the Dead or was I curious about Christmas?

من درباره‌ی روز مرگ کنجکاو بودم یا درباره‌ی کریسمس؟

No.

نه.

I was curious about the Day of the Dead of course.

من درباره‌ی روز مرگ کنجکاو بودم.

I was curious about the Day of the Dead so I went to the cemetery to see what was happening.

من درباره‌ی روز مرگ کنجکاو بودم پس به قبرستان رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

Where did I go?

من کجا رفتم؟

To the cemetery.

به قبرستان.

I went to the cemetery.

من به قبرستان رفتم.

Did I go to the cemetery or did I go to the airport?

من به قبرستان رفتم یا به فرودگاه؟

Easy.

راحته.

I went to the cemetery.

من به قبرستان رفتم.

Who went to the cemetery?

چه‌کسی به قبرستان رفت؟

Well, me, right?

خب، من، درسته؟

A.J.

اِی‌جِی.

I went to the cemetery.

من به قبرستان رفتم.

Where did I go?

من کجا رفتم؟

To the cemetery, right.

به قبرستان، درسته.

I went to the cemetery.

من به قبرستان رفتم.

When did I go to the cemetery?

من کِی به قبرستان رفتم

November 1st, the Day of the Dead, right?

یکم نوامبر، روز مرگ، درسته؟

I went to the cemetery on the Day of the Dead, November 1st.

من یکم نوامبر در روز مرگ به قبرستان رفتم.

Why did I go to the cemetery?

من چرا به قبرستان رفتم؟

Well, to see what was happening.

خب، تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

I went to the cemetery to see what was happening.

من به قبرستان رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

Who went to the cemetery to see what was happening?

چه‌کسی به قبرستان رفت تا ببیند چه اتفاقی می‌افتد؟

Me, A.J.

من، اِی‌جِی.

went to the cemetery to see what was happening.

به قبرستان رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

Where was the cemetery?

قبرستان کجا بود؟

In Guatemala, right?

در گواتمالا، درسته؟

The cemetery was in Guatemala.

قبرستان در گواتمالا بود.

What is the Day of the Dead?

روز مرگ چیست؟

A holiday, right?

روز تعطیلی است، درسته؟

The Day of the Dead is a holiday.

روز مرگ روز تعطیلی است.

When is the Day of the Dead?

روز مرگ کِی است؟

November 1st.

یکم نوامبر.

The Day of the Dead was and is November 1st.

روز مرگ یکم نوامبر بود و است.

Okay, so I went to the cemetery on the Day of the Dead to see what was happening.

پس من روز مرگ به قبرستان رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

What I found was quite interesting.

من آن را بسیار جالب یافتم.

Was it boring?

کسل‌کننده بود؟

No, no.

نه، نه.

It wasn’t boring.

کسل‌کننده نبود.

Was it interesting?

جالب بود؟

Yes, yes.

بله، بله.

It was interesting.

جالب بود.

The cemetery was interesting.

قبرستان جالب بود.

How did I feel about the cemetery?

من چه احساسی درباره‌ی قبرستان داشتم؟

I felt it was interesting or I thought it was interesting.

من احساس کردم که جالب بود یا فکر کردم که جالب بود.

Was it boring or was it interesting?

کسل‌کننده بود یا جالب؟

It was interesting.

جالب بود.

Of course, it was interesting.

البته، جالب بود.

What was interesting?

چه چیزی جالب بود؟

The cemetery.

قبرستان.

The cemetery was interesting.

قبرستان جالب بود.

When was the cemetery interesting?

قبرستان کِی جالب بود؟

It was interesting on the Day of the Dead, November 1st.

در روز مرگ جالب بود، یکم نوامبر.

Okay, the atmosphere in the cemetery was like a party.

خب، جَو قبرستان مانند مهمانی بود.

Was the atmosphere very sad?

جو خیلی ناراحت‌کننده بود؟

No, no.

نه، نه.

The atmosphere was not sad.

جو ناراحت‌کننده نبود.

The atmosphere was like a party.

جو مانند مهمانی بود.

The atmosphere was very happy.

جو خیلی خوشحال‌کننده بود.

Was the atmosphere sad or happy?

جو ناراحت‌کننده بود یا خوشحال‌کننده؟

The atmosphere was happy.

جو خوشحال‌کننده بود.

The atmosphere was like a party.

جو مانند مهمانی بود.

What was like a party?

چه چیزی مانند مهمانی بود؟

The atmosphere.

جَو.

The atmosphere in the cemetery was like a party.

جو قبرستان مانند مهمانی بود.

Where was the atmosphere like a party?

جو کجا مانند مهمانی بود؟

In the cemetery, right?

در قبرستان، درسته؟

The cemetery.

قبرستان.

The atmosphere was like a party in the cemetery.

جو در قبرستان مانند مهمانی بود.

Was the atmosphere like a party at my house?

آیا جو در خانه‌ی من مانند مهمانی بود؟

No, no.

نه، نه.

Not at my house.

خانه‌ی من نه.

The atmosphere was like a party in the cemetery.

جو در قبرستان مانند مهمانی بود.

The atmosphere was not like a party in my house.

جو در خانه‌ی من مانند مهمانی نبود.

So the atmosphere was like a party.

پس جو مانند مهمانی بود.

There were people everywhere.

مردم همه‌جا بودند.

Families were sitting around the graves of their dead ancestors.

خانواده‌ها دور قبرهای اجداد مرده‌شان نشسته بودند.

Where were the families sitting?

خانواده‌ها کجا نشسته بودند؟

Around the graves, right?

دور قبرها، درسته؟

They were sitting around the graves.

آن‌ها دور قبرها نشسته بودند.

Who was sitting around the graves?

چه‌کسی دور قبرها نشسته بود؟

The families, Right.

خانواده‌ها، درسته.

The families were sitting around the graves.

خانواده‌ها دور قبرها نشسته بودند.

Were they sitting around the trees?

آیا آن‌ها دور درخت‌ها نشسته بودند؟

No, they weren’t sitting around the trees.

نه، آن‌ها دور درخت‌ها ننشسته بودند.

They were sitting around the graves.

دور قبرها نشسته بودند.

So, where were they sitting?

پس، آن‌ها کجا نشسته بودند؟

Around the graves.

دور قبرها.

Families were siting around the graves of their dead ancestors.

خانواده‌ها دور قبرهای اجدادشان نشسته بودند.

Were they sitting around the graves of their dead ancestors?

آیا آن‌ها دور قبرهای اجدادشان نشسته بودند؟

Yes, yes.

بله، بله.

They were sitting around the graves of their dead ancestors.

آن‌ها دور قبرهای اجدادشان نشسته بودند.

Were they sitting around the graves of their friends?

آیا آن‌ها دور قبرهای دوستانشان نشسته بودند؟

No, no, not really.

نه، نه، راستش نه.

They were sitting around the graves of their dead ancestors.

آن‌ها دور قبرهای اجدادشان نشسته بودند.

Who was sitting around the graves?

چه کسی دور قبرها نشسته بود؟

That’s right, families were sitting around the graves.

درسته، خانواده‌ها دور قبرها نشسته بودند.

Whose graves were they sitting around?

آن‌ها دور قبرهای چه کسانی نشسته بودند؟

Whose graves were they sitting around?

آن‌ها دور قبرهای چه کسانی نشسته بودند؟

Yes, their dead ancestors.

بله، اجداد مرده‌شان.

Their ancestors.

اجدادشان.

Their ancestors’ graves.

قبرهای اجدادشان.

They were sitting around the graves of their dead ancestors.

آن‌ها دور قبرهای اجداد مرده‌شان نشسته بودند.

Were they sitting around the graves of their dead ancestors or the graves of their friends?

آن‌ها دور قبرهای اجداد مرده‌شان نشسته بودند یا دوستانشان؟

Ancestors, right?

اجداد، درسته؟

They were sitting around the graves of their dead ancestors.

آن‌ها دور قبرهای اجداد مرده‌شان نشسته بودند.

They cleaned the graves and added fresh flowers.

آن‌ها قبرها را تمیز کردند و گل‌های تازه اضافه کردند.

Who cleaned the graves?

چه کسی قبرها را تمیز کرد؟

That’s right, the families.

درسته، خانواده‌ها.

What did they add?

چه چیزی اضافه کردند؟

They added fresh flowers.

آن‌ها گل‌های تازه اضافه کردند.

Did they add food?

آیا آن‌ها غذا اضافه کردند؟

No, no.

نه، نه.

They didn’t add food.

آن‌ها غذا اضافه نکردند.

Did they add money?

آیا آن‌ها پول اضافه کردند؟

No, no.

نه، نه.

They didn’t add money.

آن‌ها پول اضافه نکردند.

They added fresh flowers.

آن‌ها گل‌های تازه اضافه کردند.

What did they clean?

آن‌ها چه چیزی را تمیز کردند؟

They cleaned the graves.

آن‌ها قبرها را تمیز کردند.

Whose graves did they clean?

قبرهای چه کسی را تمیز کردند؟

Their ancestors’, right?

مال اجدادشان، درسته؟

They cleaned their ancestors’ graves.

آن‌ها قبرهای اجدادشان را تمیز کردند.

Where did they add flowers?

آن‌ها کجا گل اضافه کردند؟

Where?

کجا؟

They added flowers to the graves.

آن‌ها به قبرها گل اضافه کردند.

That’s right.

درسته.

They cleaned the graves and added fresh flowers.

آن‌ها قبرها را تمیز کردند و گل‌های تازه اضافه کردند.

Good.

خوبه.

I walked through the cemetery and admired the beauty of all the colorful flowers.

من داخل قبرستان راه رفتم و زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را ستودم.

Where did I walk?

کجا راه رفتم؟

Through the cemetery.

داخل قبرستان.

I walked through the cemetery.

من داخل قبرستان راه رفتم.

Did I walk through the park?

آیا من داخل پارک راه رفتم؟

No.

نه.

I didn’t walk through the park.

من داخل پارک راه نرفتم.

I walked through the cemetery.

من داخل قبرستان راه رفتم.

Where did I walk?

من کجا راه رفتم؟

Through the cemetery.

داخل قبرستان.

Who walked through the cemetery?

چه کسی داخل قبرستان راه رفت؟

I did, A.J.

من، ای‌جی.

I walked through the cemetery.

من داخل قبرستان راه رفتم.

Did I walk through the cemetery or did I walk through the park?

من داخل قبرستان راه رفتم یا داخل پارک؟

I walked through the cemetery.

من داخل قبرستان راه رفتم.

That’s right, and I admired the beauty of all the colorful flowers.

درسته، و زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را ستودم.

Did I admire the beauty of the trees?

آیا من زیبایی درخت‌ها را ستودم؟

No, no.

نه، نه.

I didn’t admire the beauty of the trees.

من زیبایی درخت‌ها را نستودم.

Did I admire the beauty of the children?

آیا من زیبایی کودکان را ستودم؟

No.

نه.

I didn’t admire the beauty of the children.

من زیبایی کودکان را نستودم.

What did I admire?

چه چیزی را ستودم؟

The flowers, right?

گل‌ها، درسته؟

Yeah.

بله.

I admired the beauty of all the colorful flowers.

من زیبایی تمام گل‌ها رنگارنگ را ستودم.

Who admired the beauty of all the colorful flowers?

چه کسی زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را ستود؟

That’s right, A.J.

درسته، ای‌جی.

me, admired the beauty of all the colorful flowers.

من، زیبایی تمام گل‌های رنگارنگ را ستودم.

Where were the flowers?

گل‌ها کجا بودند؟

On the graves, right?

روی قبرها، درسته؟

Or in the cemetery, right?

یا توی قبرستان، درسته؟

The flowers were on the graves, in the cemetery.

گل‌ها روی قبرها یا توی قبرستان بودند.

Were the flowers in the park?

گل‌ها توی پارک بودند؟

No.

نه.

They weren’t in the park.

توی پارک نبودند.

Were the flowers in my house?

گل‌ها توی خانه‌ی من بودند؟

No.

نه.

They weren’t in my house.

توی خانه‌ی من نبودند.

Where were the flowers?

گل‌ها کجا بودند؟

The flowers were on the graves in the cemetery.

گل‌ها روی قبرها توی قبرستان بودند.

Where did I walk?

من کجا راه رفتم؟

I walked through the cemetery.

من داخل قبرستان راه رفتم.

When did I walk through the cemetery?

من کِی داخل قبرستان راه رفتم؟

Ah, November 1st, the Day of the Dead.

یکم نوامبر، روز مرگ.

Right, November 1st, the Day of the Dead, I walked through the cemetery.

درسته، یکم نوامبر، روز مرگ، من داخل قبرستان راه رفتم.

What was the cemetery like?

قبرستان چطور بود؟

Like a party.

مانند مهمانی.

It was like a party.

مانند مهمانی بود.

The cemetery was like a party.

قبرستان مانند مهمانی بود.

Was I curious about this holiday?

آیا من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بودم؟

Yes, I was curious about this holiday.

بله، من درباره‌ی این روز تعطیل کنجکاو بودم.

Which holiday was I curious about?

من درباره‌ی چه روزی کنجکاو بودم؟

Yeah.

بله.

The Day of the Dead.

روز مرگ.

I was curious about the Day of the Dead.

من درباره‌ی روز مرگ کنجکاو بودم.

so I walked through the cemetery.

پس من داخل قبرستان راه رفتم.

There was also color in the sky, because many kids were flying kites.

در آسمان هم رنگ بود، چون بچه‌های زیادی بادبادک هوا می‌کردند.

Where was the color?

رنگ کجا بود؟

In the sky.

در آسمان.

That’s right, In the sky.

درسته، در آسمان.

Why was there color in the sky?

چرا در آسمان رنگ بود؟

Because kids were flying kites.

چون بچه‌ها داشتند بادبادک هوا می‌کردند.

Right, the kites.

درسته، بادبادک‌ها.

There was color in the sky, because kids were flying kites.

در آسمان رنگ بود، چون بچه‌ها داشتند بادبادک هوا می‌کردند.

Who were flying kites?

چه کسی بادبادک هوا می‌کرد؟

Kids, kids were flying kites.

بچه‌ها، بچه‌ها داشتند بادبادک هوا می‌کردند.

Was the sky colorful or was the sky gray?

آسمان رنگارنگ بود یا خاکستری؟

The sky was colorful.

آسمان رنگارنگ بود.

What was colorful?

چه چیزی رنگارنگ بود؟

The sky, right.

آسمان، درسته.

The sky was colorful.

آسمان رنگارنگ بود.

Why was the sky colorful?

چرا آسمان رنگارنگ بود؟

Because kids were flying kites.

چون بچه‌ها داشتند بادبادک هوا می‌کردند.

What were the kids flying?

بچه‌ها چه چیزی هوا می‌کردند؟

Kites, that’s right.

بادبادک، درسته.

The kids were flying kites.

بچه‌ها داشتند بادبادک هوا می‌کردند.

Where were they flying kites?

آن‌ها کجا بادبادک هوا می‌کردند؟

In the cemetery, right.

توی قبرستان، درسته.

The kids were flying kites in the cemetery.

بچه‌ها داشتند توی قبرستان بادبادک هوا می‌کردند.

Who was flying kites in the cemetery?

چه کسی توی قبرستان بادبادک هوا می‌کرد؟

Kids, right.

بچه‌ها، درسته.

Children.

کودکان.

Kids were flying kites in the cemetery.

بچه‌ها توی قبرستان بادبادک هوا می‌کردند.

Some families were having a picnic next to the graves.

بعضی از خانواده‌ها کنار قبرها پیک‌نیک به‌راه انداخته بودند.

We in the United States don’t do this.

ما در ایالات متحده این کار را نمی‌کنیم.

So some families were having a picnic next to the graves.

پس بعضی از خانواده‌ها کنار قبرها پیک‌نیک به‌راه انداخته بودند.

They ate, they drank, and they chatted together.

آن‌‌ها می‌خوردند، می‌نوشیدند و با همدیگر حرف می‌زدند.

Did they eat?

آیا آن‌ها می‌خوردند؟

Yes.

بله.

They ate.

می‌خوردند.

Who ate?

چه کسی می‌خورد؟

Families, right?

خانواده‌ها، درسته؟

Of course.

البته.

Families ate.

خانواده‌ها می‌خوردند.

What did they eat?

چه چیزی می‌خوردند؟

They ate Guatemalan food, right?

آن‌ها غذای گواتمالایی می‌خوردند، درسته؟

Food from Guatemala.

غذای گواتمالا.

The families ate Guatemalan food.

خانواده‌ها غذای گواتمالایی می‌خوردند.

Did they eat American food?

آیا غذای آمریکایی می‌خوردند؟

No, no.

نه، نه.

They didn’t eat American food.

آن‌ها غذای آمریکایی نمی‌خوردند.

They ate Guatemalan food.

آن‌ها غذای گواتمالایی می‌خوردند.

Where did they eat Guatemalan food?

آن‌ها کجا غذای گواتمالایی می‌خوردند؟

In the cemetery, right?

توی قبرستان، درسته؟

They ate food in the cemetery.

آن‌ها توی قبرستان غذا می‌خوردند.

They ate Guatemalan food in the cemetery.

آن‌ها توی قبرستان غذای گواتمالایی می‌خوردند.

They also drank in the cemetery.

آن‌ها همچنین توی قبرستان می‌نوشیدند.

Did they drink water in the cemetery?

آیا آن‌ها توی قبرستان آب می‌نوشیدند؟

No, no.

نه، نه.

What did they drink in the cemetery?

آن‌ها توی قبرستان چه می‌نوشیدند؟

They drank beer.

آن‌ها آبجو می‌نوشیدند.

Who drank beer?

چه کسی آبجو می‌نوشید؟

The families.

خانواده‌ها.

The families drank beer.

خانواده‌ها آبجو می‌نوشیدند.

What did they eat?

چه می‌خوردند؟

Guatemalan food.

غذای گواتمالایی.

They ate Guatemalan food and drank beer.

آن‌ها غذای گواتمالایی می‌خوردند و آبجو می‌نوشیدند.

Did they drink beer or did they drink water?

آن‌ها آبجو می‌نوشیدند یا آب؟

They drank beer.

آن‌ها آبجو می‌نوشیدند.

Where did they drink beer?

آن‌ها کجا آبجو نوشیدند؟

They drank beer in the cemetery.

آن‌ها توی قبرستان آبجو نوشیدند.

When did they drink beer?

آن‌ها کی آبجو نوشیدند؟

Ah, November 1st, the Day of the Dead they drank beer.

یکم نوامبر، روز مرگ آبجو نوشیدند.

When did they eat?

آن‌ها کی غذا خوردند؟

They ate on November 1st, the Day of the Dead.

آن‌ها یکم نوامبر، روز مرگ غذا خوردند.

Did they chat together?

آیا آن‌ها باهم حرف زدند؟

Yes.

بله.

They chatted together.

آن‌ها باهم حرف زدند.

Who chatted together?

چه کسانی باهم حرف زدند؟

The families, of course.

خانواده‌ها، البته.

The families chatted together.

خانواده‌ها باهم حرف زدند.

When did they chat together?

آن‌ها کی باهم حرف زدند؟

Yes, November 1st, the Day of the Dead.

بله، یکم نوامبر، روز مرگ.

And people laughed and smiled.

و مردم خندیدند و لبخند زدند.

In the United States, cemeteries are always somber.

در ایالات متحده، قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Are cemeteries happy in the United States?

آیا قبرستان‌ها در ایالات متحده خوشحال‌کننده هستند؟

No, no, no.

نه، نه، نه.

Never.

هرگز.

Cemeteries aren’t happy in the United States.

قبرستان‌ها در ایالات متحده خوشحال‌کننده نیستند.

Cemeteries are always somber, sad, and serious.

قبرستان‌ها در ایالات متحده همیشه غم‌آلود، ناراحت‌کننده و جدی هستند.

Are cemeteries serious in the United States?

آیا قبرستان‌ها در ایالات متحده جدی هستند؟

Yes.

بله.

Yes, they are.

بله، هستند.

In the United States, cemeteries are always somber.

در ایالات متحده، قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

They are always serious.

آن‌ها همیشه جدی هستند.

In the United States, are cemeteries somber or are cemeteries happy?

در ایالات متحده، قبرستان‌ها غم‌آلود هستند یا خوشحال‌کننده؟

Somber, right?

غم‌آلود، درسته؟

Cemeteries are always somber in the United States.

قبرستان‌ها در ایالات متحده همیشه غم‌آلود هستند.

Was the cemetery somber in Guatemala?

قبرستان در گواتمالا غم‌آلود بود؟

No, no.

نه، نه.

It wasn’t somber in Guatemala.

در گواتمالا غم‌آلود نبود.

The cemetery wasn’t somber in Guatemala, but in the United States cemeteries are always somber.

قبرستان در گواتمالا غم‌آلود نبود، اما در ایالات متحده قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Are cemeteries always somber in Guatemala or in the United States?

قبرستان‌ها همیشه در ایالات متحده غم‌آلودند یا در گواتمالا؟

In the United States cemeteries are always somber.

در ایالات متحده قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Where are cemeteries always somber?

قبرستان‌ها کجا همیشه غم‌آلود هستند؟

The United States, That’s right.

ایالات متحده، درسته.

In the United States cemeteries are always somber.

در ایالات متحده قبرستان‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Are they happy?

آیا خوشحال‌کننده هستند؟

No, no.

نه، نه.

They are always somber.

آن‌ها همیشه غم‌آلود هستند.

Cemeteries in the United States are always somber, very, very somber.

قبرستان‌ها همیشه در ایالات متحده خیلی خیلی غم‌آلود هستند.

We certainly never have festivals or parties next to graves.

ما قطعاً هرگز فستیوال‌ها یا مهمانی‌ها را کنار قبرها برگزار نمی‌کنیم.

Do we have parties next to graves?

آیا ما کنار قبرها مهمانی برگزار می‌کنیم؟

No, we don’t.

نه، برگزار نمی‌کنیم.

We don’t have parties next to graves.

ما مهمانی‌ها را کار قبرها برگزار نمی‌کنیم.

Do we ever have parties next to graves?

آیا ما اصلاً مهمانی کنار قبرها برگزار می‌کنیم؟

No.

نه.

We never have parties next to graves.

ما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم.

Do we ever have parties in restaurants?

آیا ما در رستوران‌ها مهمانی برگزار می‌کنیم؟

Yes, yes.

بله، بله.

We have parties in restaurants, but we never have parties next to graves.

ما در رستوران‌ها مهمانی برگزار می‌کنیم، اما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم.

Do we ever have parties in houses?

آیا ما در خانه‌ها مهمانی برگزار می‌کنیم؟

Yes, yes.

بله، بله.

We do.

برگزار می‌کنیم.

We have parties in houses but we never have parties next to graves.

ما در خانه‌ها مهمانی برگزار می‌کنیم اما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم.

Do we ever have parties next to graves?

آیا ما کنار قبرها مهمانی برگزار می‌کنیم؟

No, never.

نه، هرگز.

We never have parties next to graves.

ما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم.

Where do we never have parties?

ما کجا هرگز مهمانی برگزار نمی‌کنیم؟

Next to graves.

کنار قبرها.

We never have parties next to graves.

ما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم.

Do we ever?

اصلاً برگزار می‌کنیم؟

No, never.

نه، هرگز.

We never have parties next to graves, not ever; never.

ما هرگز کنار قبرها مهمانی برگزار نمی‌کنیم، هیچ‌وقت.

We don’t laugh or play music or fly kites in cemeteries either.

ما در قبرستان‌ها همچنین نمی‌خندیم یا موسیقی نمی‌نوازیم یا بادبادک هوا نمی‌کنیم.

Do we laugh in cemeteries usually?

آیا ما معمولاً در قبرستان‌ها می‌خندیم؟

No, we don’t.

نه، نمی‌خندیم.

We don’t laugh in cemeteries.

ما در قبرستان‌ها نمی‌خندیم.

Where don’t we laugh?

ما کجا نمی‌خندیم؟

In cemeteries.

در قبرستان‌ها.

That’s right.

درسته.

Okay, I found that I preferred the Guatemalan approach.

خب، من یافتم که من نگرش گواتمالایی را ترجیح می‌دهم.

Did I find that I preferred the American approach or did I find that I preferred the Guatemalan approach?

من فهمیدم که نگرش آمریکایی را ترجیح دادم یا نگرش گواتمالایی؟

The Guatemalan approach.

نگرش گواتمالایی.

I found that I preferred the Guatemalan approach.

من فهمیدم که نگرش گواتمالایی را ترجیح دادم.

Did I find that I preferred the American approach?

آیا من فهمیدم که نگرش آمریکایی را ترجیح دادم؟

No, I didn’t.

نه، ترجیح ندادم.

I didn’t find that I preferred the American approach.

من فهمیدم که نگرش آمریکایی را ترجیح ندادم.

I found that I preferred the Guatemalan approach.

من فهمیدم که نگرش گواتمالایی را ترجیح دادم.

Which approach did I prefer?

من کدام نگرش را ترجیح دادم؟

I preferred the Guatemalan approach.

من نگرش گواتمالایی را ترجیح دادم.

Did I prefer the American approach?

آیا من نگرش آمریکایی را ترجیح دادم؟

No.

نه.

Who preferred the Guatemalan approach?

چه کسی نگرش گواتمالایی را ترجیح داد؟

Me, A.J.

من، ای‌جی.

right?

درسته؟

I preferred the Guatemalan approach.

من نگرش گواتمالایی را ترجیح دادم.

I found that I preferred the Guatemalan approach.

من فهمیدم که من نگرش گواتمالایی را ترجیح دادم.

I liked the way they remembered and celebrated those who had passed away.

من شیوه‌ی آن‌ها برای به‌یاد آوری و تجلیل از آن‌هایی که از دنیا رفته‌اند را دوست داشتم.

Did they celebrate those who were alive?

آیا آن‌ها کسانی را که زنده بودند تجلیل می‌کردند؟

No, no.

نه، نه.

They didn’t celebrate those who were alive.

آن‌ها کسانی را که زنده بودند تجلیل نمی‌کردند.

They celebrated those who had passed away.

آن‌ها کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل می‌کردند.

Did they celebrate those who had passed away or those who had become rich?

آن‌ها کسانی را تجلیل می‌کردند که از دنیا رفته بودند یا پولدار شده بودند؟

They celebrated those who had passed away.

آن‌ها کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل می‌کردند.

Who celebrated those who had passed away?

چه کسی کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل می‌کرد؟

Guatemalans, right?

گواتمالایی‌ها، درسته؟

Guatemalans celebrated those who had passed away.

گواتمالایی‌ها کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل می‌کردند.

When did they celebrate those who had passed away?

آن‌ها کِی کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل کردند؟

On the Day of the Dead, November 1st.

روز مرگ، یکم نوامبر.

On the Day of the Dead, November 1st, they celebrated those who had passed away.

در روز مرگ، یکم نوامبر، آن‌ها کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل کردند.

Who celebrated?

چه کسی تجلیل کرد؟

The Guatemalans.

گواتمالایی‌ها.

Guatemalan families celebrated.

خانواده‌های گواتمالایی تجلیل کردند.

Who did they celebrate?

چه کسی را تجلیل کردند؟

They celebrated those who had passed away.

کسانی را که از دنیا رفته بودند تجلیل کردند.

I liked that they acknowledged death instead of denying it, the way Americans do.

من این را دوست داشتم که آن‌ها مرگ را قبول می‌کنند به‌جای این‌که مثل آمریکایی‌ها رد کنند.

Who liked that they acknowledged death?

چه کسی دوست داشت که آن‌ها مرگ را قبول کردند؟

Me, A.J.

من، ای‌جی.

right?

درسته؟

Me, A.J.

من، ای‌جی.

I liked that they acknowledged death.

من دوست داشتم که آن‌ها مرگ را قبول کردند.

Did they acknowledge money or did they acknowledge death?

آن‌ها پول را قبول کردند یا مرگ؟

They acknowledged death.

آن‌ها مرگ را قبول کردند.

What did they acknowledge?

آن‌ها چه چیزی را قبول کردند؟

Death.

مرگ.

They acknowledged death.

آن‌ها مرگ را قبول کردند.

Who acknowledged death?

چه کسی مرگ را قبول کرد؟

Guatemalans, right?

گواتمالایی‌ها، درسته؟

Guatemalans acknowledged death.

گواتمالایی‌ها مرگ را قبول کردند.

Did they acknowledge death or did they acknowledge money?

آن‌ها مرگ را قبول کردند یا پول؟

They acknowledged death instead of denying it.

آن‌ها مرگ را قبول کردند به‌جا آن‌که آن را رد کنند.

Who denies death?

چه کسی مرگ را رد می‌کند؟

Americans, right?

آمریکایی‌ها، درسته؟

Americans deny death.

آمریکایی‌ها مرگ را رد می‌کنند.

Do Guatemalans deny death?

گواتمالایی‌ها مرگ را رد می‌کنند؟

No, no.

نه، نه.

Not Guatemalans.

گواتمالایی‌ها نه.

Guatemalans don’t deny death.

گواتمالایی‌ها مرگ را رد نمی‌کنند.

Americans deny death.

آمریکایی‌ها مرگ را رد می‌کنند.

Do I like that Americans deny death?

من دوست دارم که آمریکایی‌ها مرگ را رد می‌کنند؟

No, I don’t.

نه، دوست ندارم.

I don’t like it.

من آن را دوست ندارم.

I don’t like that Americans deny death but I like that there is life as well as death in Guatemalan cemeteries.

من دوست ندارم که آمریکایی‌ها مرگ را رد می‌کنند اما دوست دارم که در قبرستان‌های گواتمالایی هم زندگی وجود دارد و هم مرگ.

I liked that.

من آن را دوست داشتم.

Did I like their cemeteries?

من قبرستان‌هایشان را دوست داشتم؟

Yes.

بله.

I liked their cemeteries.

قبرستان‌هایشان را دوست داشتم.

What did I like?

من چه دوست داشتم؟

Their cemeteries.

قبرستان‌هایشان را.

Guatemalan cemeteries.

قبرستان‌های گواتمالایی را.

I liked Guatemalan cemeteries.

من قبرستان‌های گواتمالایی را دوست داشتم.

Did I like Guatemalan cemeteries or did I like Guatemalan restaurants?

من قبرستان‌های گواتمالایی را دوست داشتم یا رستوران‌های گواتمالایی؟

I liked Guatemalan cemeteries.

من قبرستان‌های گواتمالایی را دوست داشتم.

Whose cemeteries did I like?

من قبرستان‌های چه کسی را دوست داشتم؟

Guatemalans’, right?

مال گواتمالایی‌ها، درسته؟

Guatemalans’ cemeteries.

قبرستان‌های گواتمالایی‌ها.

I liked the Guatemalans’ cemeteries, Guatemalans’ cemeteries.

من قبرستان‌های گواتمالایی‌ها را دوست داشتم، قبرستان‌های گواتمالایی‌ها.

Whose cemeteries did I like?

من قبرستان‌های چه کسی را دوست داشتم؟

The Guatemalans’ cemeteries.

مال گواتمالایی‌ها.

I liked the Guatemalans’ cemeteries.

من قبرستان‌های گواتمالایی را دوست داشتم.

Guatemalans call it the Day of the Dead but it is also a day to appreciate life.

گواتمالایی‌ها به آن روز مرگ می‌گویند اما روز قدردانی از زندگی نیز هست.

Ok.

خب.

That is all for this mini-story.

این تمام داستان کوتاه بود.

This was a very slow and soft mini-story, so this mini-story is good for beginning-level learners.

این یک داستان کوتاه آرام و نرم بود، پس این داستان کوتاه برای زبان‌آموزهای سطح ابتدایی خوب است.

For intermediate learners.

برای زبان‌آموزهای مرحله‌ی متوسط.

For advanced learners I use mini-stories that are much faster and more difficult, but this mini-story is for beginners.

برای زبان‌آموزهای پیشرفته داستان‌های کوتاهی را استفاده می‌کنم که خیلی سریع‌تر و سخت‌تر هستند، اما این داستان کوتاه برای شروع‌کننده‌هاست.

Ok.

خب.

See you next time.

دفعه‌ی بعد می‌بینمتان.

Bye-bye.

بای-بای.


                    

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا